عشق ابدی P.t 2
دیدم آیو اومده
(آیو دوست صمیمیه ا/ت هست)
مکالمه آیو:¶
مکالمه ا/ت:-
-سلااااام
¶سلاااااام دیوونه
-دلم برات تنگ شده بود
(همدیگه رو بغل کردن)
¶منم خرهههههه
-چه خبر آهنگ جدیدت تموم شد؟
¶آره به خوبی و خوشی
-خب بخون ببینم
¶باشه....و آیو آهنگ رو خوند
-محشره
¶ممنون..از عشقت چه خبر؟
-باهاش قهرم
¶چرا؟
-رفتارش خیلی بده باهام خیلی سرد شده
¶بهش گفتی؟
-چیو؟
¶که رفتاراش اذیتت میکنه
-نه نگفتم میترسم دعوامون بشه
¶میخوای برو کمپانی تو دفترش باهاش حرف بزن
-باشه فکر خوبیه
¶منم میرم خونه
-اوکی
خلاصه ا/ت و آیو خدافظی کردن و ا/ت رفت پیش کوک
ا/ت ویو:
رفتم داخل نگهبانا منو میشناختن پس چیزی نگفتن و گذاشتن برم داخل
تو راه رو تهیونگ رو دیدم
-سلام تهیونگ
تهیونگ:سلام ا/ت خوبی؟
-ممنون خسته مباشی
تهیونگ:ممنون همچنین ...اگه دنبال جونگ کوکی تو اتاقشه
-باشه ممنون...بای
تهیونگ:بای بای
رفتم اتاق جونگ کوک که با چیزی که دیدم خشکم زد
بغضمو بزور نگه داشتم
اون کوکی بو که داشت منشیش رو میبوسید
تا منو دید رنگش پرید و گفت:
علامت جونگ کوک:+
+ا/ت وایسا بهت توضیح میدم
-چه توضیحی هااا؟؟(با داد و گریه)من همه چیرو دیدم(داد و گریه)ازم دور شوووووو...سمتم نیاااااا
+ا/ت لطفا صبر کن
-گمشووووو
و سریع به سمت ماشینم دویدم و با نهایت سرعتم به سمت عمارت خودم رفتم
جونگ کوک ویو:
داشتم به رفتار های چند روز پیشم با ا/ت فکر میکردم
بخواطر این آهنگ خیلی خسته بودم و باهاش سرد بودم
باید امروز از دلش در بیارم
در رو زدن
+کیه؟
(علامت منشی:&)
&منم
+بیا داخل
اه باز اون دختره ی شندش
خیلی بهم میچسبه و میدونم دوسم داره
همیشه لباس باز میپوشه که منو عاشق خودش کنه ولی من فرشته کوچولومو با هیچی عوض نمیکنم
&کوک اینجارو باید امضا کنی(با عشوه)
+هزار بار بهتون گفتم با من رسمی حرف بزنید
آقای جئون نه کوک
&خب حالا آقای جئون
داشتم امضا میکردم برگه رو دادم بهش و گفتم بره بیرون ولی...
&چرا نمیفهمی من عاشقتم
+چ.چی؟
&من هزار برابر از اون دختره ی هرزه بهترم چرا عاشق من نشدی؟
+برو گمشووووو کثاف..
که دیدم منو بوسید
همون لحظه ا/ت اومدو.....(همون داستانا دیگه).....
خب اینم پارت ۲
شرط نمیزارم چون از شرط خوشم نمیاد
هرکی دوس داشت لایک کنه و نظرش تو توی کامنتا بگه
بای بای
(آیو دوست صمیمیه ا/ت هست)
مکالمه آیو:¶
مکالمه ا/ت:-
-سلااااام
¶سلاااااام دیوونه
-دلم برات تنگ شده بود
(همدیگه رو بغل کردن)
¶منم خرهههههه
-چه خبر آهنگ جدیدت تموم شد؟
¶آره به خوبی و خوشی
-خب بخون ببینم
¶باشه....و آیو آهنگ رو خوند
-محشره
¶ممنون..از عشقت چه خبر؟
-باهاش قهرم
¶چرا؟
-رفتارش خیلی بده باهام خیلی سرد شده
¶بهش گفتی؟
-چیو؟
¶که رفتاراش اذیتت میکنه
-نه نگفتم میترسم دعوامون بشه
¶میخوای برو کمپانی تو دفترش باهاش حرف بزن
-باشه فکر خوبیه
¶منم میرم خونه
-اوکی
خلاصه ا/ت و آیو خدافظی کردن و ا/ت رفت پیش کوک
ا/ت ویو:
رفتم داخل نگهبانا منو میشناختن پس چیزی نگفتن و گذاشتن برم داخل
تو راه رو تهیونگ رو دیدم
-سلام تهیونگ
تهیونگ:سلام ا/ت خوبی؟
-ممنون خسته مباشی
تهیونگ:ممنون همچنین ...اگه دنبال جونگ کوکی تو اتاقشه
-باشه ممنون...بای
تهیونگ:بای بای
رفتم اتاق جونگ کوک که با چیزی که دیدم خشکم زد
بغضمو بزور نگه داشتم
اون کوکی بو که داشت منشیش رو میبوسید
تا منو دید رنگش پرید و گفت:
علامت جونگ کوک:+
+ا/ت وایسا بهت توضیح میدم
-چه توضیحی هااا؟؟(با داد و گریه)من همه چیرو دیدم(داد و گریه)ازم دور شوووووو...سمتم نیاااااا
+ا/ت لطفا صبر کن
-گمشووووو
و سریع به سمت ماشینم دویدم و با نهایت سرعتم به سمت عمارت خودم رفتم
جونگ کوک ویو:
داشتم به رفتار های چند روز پیشم با ا/ت فکر میکردم
بخواطر این آهنگ خیلی خسته بودم و باهاش سرد بودم
باید امروز از دلش در بیارم
در رو زدن
+کیه؟
(علامت منشی:&)
&منم
+بیا داخل
اه باز اون دختره ی شندش
خیلی بهم میچسبه و میدونم دوسم داره
همیشه لباس باز میپوشه که منو عاشق خودش کنه ولی من فرشته کوچولومو با هیچی عوض نمیکنم
&کوک اینجارو باید امضا کنی(با عشوه)
+هزار بار بهتون گفتم با من رسمی حرف بزنید
آقای جئون نه کوک
&خب حالا آقای جئون
داشتم امضا میکردم برگه رو دادم بهش و گفتم بره بیرون ولی...
&چرا نمیفهمی من عاشقتم
+چ.چی؟
&من هزار برابر از اون دختره ی هرزه بهترم چرا عاشق من نشدی؟
+برو گمشووووو کثاف..
که دیدم منو بوسید
همون لحظه ا/ت اومدو.....(همون داستانا دیگه).....
خب اینم پارت ۲
شرط نمیزارم چون از شرط خوشم نمیاد
هرکی دوس داشت لایک کنه و نظرش تو توی کامنتا بگه
بای بای
۲۲.۲k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.