فیک کوک ( عشق و نفرت) ادامه دوم پارت۱۰
از زبان ا/ت
گفتم : باشه باشه میمونم ولی گل دادیا
گفت : من اگر گل بدم نمیزنم زیرش
بالاخره بعده کلی حرف زدن رسیدیم خونه
از زبان تهیونگ
نشسته بودم داشتم به این فکر میکردم که جونگ کوک واقعاً هیچ نقطه ضعفی نداره که نابودش کنم دره اتاقم زده شده محافظه شخصیم اومد تو گفتم : چیشد چیزی پیدا کردی از جونگ کوک ؟
گفت : آره یه چیزی پیدا کردیم
انگار یه دوست دختر داره که با خودش زندگی میکنه
گفتم : واووو بازی جالب شد.... افراد رو آماده کن همین امشب به عمارت جونگ کوک حمله میکنیم
گفتم : باشه باشه میمونم ولی گل دادیا
گفت : من اگر گل بدم نمیزنم زیرش
بالاخره بعده کلی حرف زدن رسیدیم خونه
از زبان تهیونگ
نشسته بودم داشتم به این فکر میکردم که جونگ کوک واقعاً هیچ نقطه ضعفی نداره که نابودش کنم دره اتاقم زده شده محافظه شخصیم اومد تو گفتم : چیشد چیزی پیدا کردی از جونگ کوک ؟
گفت : آره یه چیزی پیدا کردیم
انگار یه دوست دختر داره که با خودش زندگی میکنه
گفتم : واووو بازی جالب شد.... افراد رو آماده کن همین امشب به عمارت جونگ کوک حمله میکنیم
۱۱۶.۰k
۰۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.