DOCTORS OF GONGILL🥼part 63
یونگی چشم های مرد کارگر را چک کرد و گوشی پزشکی اش را روی شکمش گذاشت.
به چند نقطه از بدنش را فشار وارد کرد و گفت: دنده های سینه شکستن و باعث خونریزی
شدن! اتاق عملو اماده کنید.
پرستار اطاعت کرد و به سمت پذیرش رفت. یونگی و چند پرستار دیگر، تخت چرخدار مرد
را گرفتند و به سمت اتاق عمل دویدند. جی هیون دور شدنشان را تماشا کرد تا از دیدش خارج
شدند.
درست بعد از رفتن دکتر مین، بیمار دیگری از راه رسید. مامور های اورژانس تخت را به
سمت جی هیون اوردند و یکیشان گفت: این هم با بیمار قبلیه. از طبقه ی دوم افتاده.
با دیدن وضعیت بیمار، نفس در سینه ی جی هیون حبس شد. میله ی نازک فلزی درست از
شکم مرد رد شده بود.
_ خدای من!
پرستاری سراغ بیمار امد و گیره ای به انگشتش زد تا عالئم حیاتی اش روی دستگاه معلوم
شود.
+ فشار خون پایینه! خونریزی خیلی زیاده.
جی هیون داد زد: یه دکتر خبر کنید!
یکی دیگر از پرستار ها با موهای کوتاه فندقی رنگ به سمت پذیرش دوید و جی هیون فقط به
مرد خیره شده بود. میدانست در ان موقعیت باید چیکار کند اما نمیتوانست بدنش را تکان دهد.
پرستار سراسیمه برگشت و گفت: دکتر مین وسط عمله!
جی هیون با کالفگی داد زد: هیچ دکتر دیگه ای تو این بیمارستان نیست؟!
پرستار مسن تری گفت: دکتر های بخش با رئیس جدید برای نوشیدنی رفتن. از دکتر های بخش
دیگه هم نمیتونیم درخواست کنیم.
جی هیون چنگی به موهایش زد و سعی کرد تمرکز کند.
باالخره تصمیمش را گرفت و به سمت تخت دوید. رویش نشست و در حالی که دکمه های لباس
مرد را باز میکرد داد زد: ازش خون بگیرید و با توجه به مدل خونیش، براش خون بیارید.
بهش مسکن تزریق کنید. زود باشید!
هر کسی که در انجا حضور داشت، از اقدام سریع و شجاعانه ی یک رزیدنت تعجب کرد. همه
میدانستند باید جلویش را بگیرند چون در هر حال او یک رزیدنت سال اولی بود و ممکن بود
بیمار را به کشتن بدهد اما لحن دستوری جی هیون انقدر قاطع و عصبانی بود که همه ازش
اطاعت کردند.
پرستاری مشغول خون گرفتن از بیمار شد و دیگری مشغول تزریق مسکن شد.
جی هیون هم در حالی که روی تخت بیمار دوزانو نشسته بود، سعی میکرد حرکت میله فلزی
را کنترل کند تا خونریزی بیشتر نشود.
خیلی ناگهانی پرستاری که به سمتی میدوید تا کیسه های خون را بیاورد، به میله برخورد کرد
و میله کامال کج شد. دستگاه شروع کرد به صدا دادن و بیمار هم شروع کرد به تکان خوردن.
جی هیون به یک پرستار اشاره کرد تا میله را بگیرد. بعد کش مشکی رنگش را از دستش در
اورد و سریع موهایش را بست.
_ بیمار به خاطر خونریزی زیاد دچار شوک شده! باید خونریزی رو متوقف کنیم!
یکی از پرستار ها مچ جی هیون را گرفت.
+ میخوای چیکار کنی؟!
•. •. •. •. •. •.
چند تا پارت اضافه گذاشتم اینم عیدیتون.
به چند نقطه از بدنش را فشار وارد کرد و گفت: دنده های سینه شکستن و باعث خونریزی
شدن! اتاق عملو اماده کنید.
پرستار اطاعت کرد و به سمت پذیرش رفت. یونگی و چند پرستار دیگر، تخت چرخدار مرد
را گرفتند و به سمت اتاق عمل دویدند. جی هیون دور شدنشان را تماشا کرد تا از دیدش خارج
شدند.
درست بعد از رفتن دکتر مین، بیمار دیگری از راه رسید. مامور های اورژانس تخت را به
سمت جی هیون اوردند و یکیشان گفت: این هم با بیمار قبلیه. از طبقه ی دوم افتاده.
با دیدن وضعیت بیمار، نفس در سینه ی جی هیون حبس شد. میله ی نازک فلزی درست از
شکم مرد رد شده بود.
_ خدای من!
پرستاری سراغ بیمار امد و گیره ای به انگشتش زد تا عالئم حیاتی اش روی دستگاه معلوم
شود.
+ فشار خون پایینه! خونریزی خیلی زیاده.
جی هیون داد زد: یه دکتر خبر کنید!
یکی دیگر از پرستار ها با موهای کوتاه فندقی رنگ به سمت پذیرش دوید و جی هیون فقط به
مرد خیره شده بود. میدانست در ان موقعیت باید چیکار کند اما نمیتوانست بدنش را تکان دهد.
پرستار سراسیمه برگشت و گفت: دکتر مین وسط عمله!
جی هیون با کالفگی داد زد: هیچ دکتر دیگه ای تو این بیمارستان نیست؟!
پرستار مسن تری گفت: دکتر های بخش با رئیس جدید برای نوشیدنی رفتن. از دکتر های بخش
دیگه هم نمیتونیم درخواست کنیم.
جی هیون چنگی به موهایش زد و سعی کرد تمرکز کند.
باالخره تصمیمش را گرفت و به سمت تخت دوید. رویش نشست و در حالی که دکمه های لباس
مرد را باز میکرد داد زد: ازش خون بگیرید و با توجه به مدل خونیش، براش خون بیارید.
بهش مسکن تزریق کنید. زود باشید!
هر کسی که در انجا حضور داشت، از اقدام سریع و شجاعانه ی یک رزیدنت تعجب کرد. همه
میدانستند باید جلویش را بگیرند چون در هر حال او یک رزیدنت سال اولی بود و ممکن بود
بیمار را به کشتن بدهد اما لحن دستوری جی هیون انقدر قاطع و عصبانی بود که همه ازش
اطاعت کردند.
پرستاری مشغول خون گرفتن از بیمار شد و دیگری مشغول تزریق مسکن شد.
جی هیون هم در حالی که روی تخت بیمار دوزانو نشسته بود، سعی میکرد حرکت میله فلزی
را کنترل کند تا خونریزی بیشتر نشود.
خیلی ناگهانی پرستاری که به سمتی میدوید تا کیسه های خون را بیاورد، به میله برخورد کرد
و میله کامال کج شد. دستگاه شروع کرد به صدا دادن و بیمار هم شروع کرد به تکان خوردن.
جی هیون به یک پرستار اشاره کرد تا میله را بگیرد. بعد کش مشکی رنگش را از دستش در
اورد و سریع موهایش را بست.
_ بیمار به خاطر خونریزی زیاد دچار شوک شده! باید خونریزی رو متوقف کنیم!
یکی از پرستار ها مچ جی هیون را گرفت.
+ میخوای چیکار کنی؟!
•. •. •. •. •. •.
چند تا پارت اضافه گذاشتم اینم عیدیتون.
۱۴.۲k
۲۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.