عشق من فصل۲ p5
ات:خب نظرت چیه
سوآ:تو..نه تو داری دروغ میگی
ات:انقد دروغ گفتی فکر میکنی بقیه هم دروغ میگن
سوآ:نه...این امکان نداره
ات: حقیقته....خوش اومدی
.....
تهیونگ:میتونی بری....سوآ چت شده
سوآ:بابای بچشه..*گریه*
تهیونگ:کی..بابای بچه کی...
سوآ:ات ..ات گفت پدر بچش جونگ کوکه*گریه*
تهیونگ:بغلش کرد*خب آروم باش
سوآ:چطور آروم باشم...جونگ کوک...عشق چندین ساله من..داره پدر میشه*گریه*
.......
*فلش بک به دیشب*
تهیونگ:درسته سوآ تورو دوست داره
ات:پس دلیل اون کاراش این بود
تهیونگ:کدوم کاراش
ات:خیلی خودشو به کوک میچسبوند
کوک:خب....تهیونگ چرا اینو گفتی؟
تهیونگ:ممکنه یادت نیاد...ولی بهت گفتم...من سوآ رو دوست دارم
ات:تو...سوآ رو دوست داری؟
تهیونگ:من..اره دوسش دارم..ولی اون..جونگ کوک...
ات:بسپرش به من
تهیونگ:ها؟به تو
ات:آره من...
کوک:اما میخوای چیکار کنی
ات:این دیگه به خودم مربوطه
تهیونگ:من باید برم
کوک:چرا امشب رو نمیمونی اینجا
تهیونگ:نه دیگه میرم فعلا
.....
سوآ:تو..نه تو داری دروغ میگی
ات:انقد دروغ گفتی فکر میکنی بقیه هم دروغ میگن
سوآ:نه...این امکان نداره
ات: حقیقته....خوش اومدی
.....
تهیونگ:میتونی بری....سوآ چت شده
سوآ:بابای بچشه..*گریه*
تهیونگ:کی..بابای بچه کی...
سوآ:ات ..ات گفت پدر بچش جونگ کوکه*گریه*
تهیونگ:بغلش کرد*خب آروم باش
سوآ:چطور آروم باشم...جونگ کوک...عشق چندین ساله من..داره پدر میشه*گریه*
.......
*فلش بک به دیشب*
تهیونگ:درسته سوآ تورو دوست داره
ات:پس دلیل اون کاراش این بود
تهیونگ:کدوم کاراش
ات:خیلی خودشو به کوک میچسبوند
کوک:خب....تهیونگ چرا اینو گفتی؟
تهیونگ:ممکنه یادت نیاد...ولی بهت گفتم...من سوآ رو دوست دارم
ات:تو...سوآ رو دوست داری؟
تهیونگ:من..اره دوسش دارم..ولی اون..جونگ کوک...
ات:بسپرش به من
تهیونگ:ها؟به تو
ات:آره من...
کوک:اما میخوای چیکار کنی
ات:این دیگه به خودم مربوطه
تهیونگ:من باید برم
کوک:چرا امشب رو نمیمونی اینجا
تهیونگ:نه دیگه میرم فعلا
.....
۵.۹k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.