عشق برگزیده
عشق برگزیده
part:۲
ویو جی آ
پیاده شدیم
رفتیم داخل و نشستیم و بعد یوجونگ گفت
یوجونگ: سلام منو دوستم میخواستیم بدونیم که با چه کسی ازدواج میکنیم و کی ازدواج میکنیم، اون طرفو میشنا سیم یا نه؟
فالگیر گفت: اوه اوه اوه میخوای بگم عشقتونم چه شکلیه (یجورایی تیکه اندازی و شوخی)
یو جونگ و جی آ: 😂😅😅
فالگیر شروع کرد.
**دو دقیقه بعد**
فالگیر:هاااا فهمیدمم، اول مال کدومتون رو بگم؟؟
یوجونگ: اول مال جی آ رو بگووو
فالگیر: باشه، خانم کیم جی آ شما عاشق فردی میشین که از اون بدتون میاد، نمیشه گفت بهتون نزدیکه و یا نا اشناست، اون پسری خیلی خوشتیپ.
جی آ: واوو یعنی کی میتونه باشه؟
**تو ذهنش**: وا ولی چرا باید ازش بدم بیااد؟؟
فالگیر: خب و اما خانم کیم یوجونگ شما هم با کسی ازدواج میکنید که دوست پسری هستش که قرار با خانم کیم ازدواج کنه.
یوجونگ: وایییی چییی😍😍 خوشتیپپه؟؟
فالگیر: بعله
یوجونگ: واییی
جی آ: زمانش کیه؟؟
فالگیر: نمیدونم نتونستم بفهمم
ویو یوجونگ
بعد این من پولو به فالگیر دادم سوار ماشین شدیم و بعد خوردن یه شام پرفکت برگشتیم خونه.
ویو خونه جی آ
جی آ: رفتم خونه لباسامو در اووردم
انقدر که خسته بودم تا دراز کشیدم خوابم برد.
ویو صبح خونه جی آ
جی آ: هووهه صب شد باید سریع اماده شم برم بستنی فروشیی😭😭
لباس پوشیدم رفتم تو کوچه عجیب بود
امروز جونگده تو کوچه نبود اون هر روز تو کوچه بود البته سلام بهم میکرد و من سرد بهش جواب میدادم، بین خودمون بمونه دوسه بارم خراب کاری کردم و اون کمکم کرد ولی با این حال ازش خوشم نمیاد.
**پنج روز بعد**
ویو جی آ
جی آ: هووهه تازه از خواب بیدار شدم
ولی این وسط یچیزی برام عجیبه پنج روزه که خبری از جونگده نیست!
صب کن ببینم اصلا به من چه؟
بعدش رفتم صبانه خوردمو رفتم تو کوچه
یهو جونگده رو دیدم
جونگده: سلامم خوبی؟
جی آ: عه وا سلام خوبی؟ چند روزیه نیستی
دلم..... سریع قطع کرد حرفشو *همچنان شوکه *
جونگده: اومای گادد.....(ادامه حرفش پارت بعدیی)
خب خب خب خببب خماریه ها 😂😂😂
ببخشید دیر گذاشتممم بجاش پارت سوم و چهارمم سعی میکنم سریع بزارم😊😊
part:۲
ویو جی آ
پیاده شدیم
رفتیم داخل و نشستیم و بعد یوجونگ گفت
یوجونگ: سلام منو دوستم میخواستیم بدونیم که با چه کسی ازدواج میکنیم و کی ازدواج میکنیم، اون طرفو میشنا سیم یا نه؟
فالگیر گفت: اوه اوه اوه میخوای بگم عشقتونم چه شکلیه (یجورایی تیکه اندازی و شوخی)
یو جونگ و جی آ: 😂😅😅
فالگیر شروع کرد.
**دو دقیقه بعد**
فالگیر:هاااا فهمیدمم، اول مال کدومتون رو بگم؟؟
یوجونگ: اول مال جی آ رو بگووو
فالگیر: باشه، خانم کیم جی آ شما عاشق فردی میشین که از اون بدتون میاد، نمیشه گفت بهتون نزدیکه و یا نا اشناست، اون پسری خیلی خوشتیپ.
جی آ: واوو یعنی کی میتونه باشه؟
**تو ذهنش**: وا ولی چرا باید ازش بدم بیااد؟؟
فالگیر: خب و اما خانم کیم یوجونگ شما هم با کسی ازدواج میکنید که دوست پسری هستش که قرار با خانم کیم ازدواج کنه.
یوجونگ: وایییی چییی😍😍 خوشتیپپه؟؟
فالگیر: بعله
یوجونگ: واییی
جی آ: زمانش کیه؟؟
فالگیر: نمیدونم نتونستم بفهمم
ویو یوجونگ
بعد این من پولو به فالگیر دادم سوار ماشین شدیم و بعد خوردن یه شام پرفکت برگشتیم خونه.
ویو خونه جی آ
جی آ: رفتم خونه لباسامو در اووردم
انقدر که خسته بودم تا دراز کشیدم خوابم برد.
ویو صبح خونه جی آ
جی آ: هووهه صب شد باید سریع اماده شم برم بستنی فروشیی😭😭
لباس پوشیدم رفتم تو کوچه عجیب بود
امروز جونگده تو کوچه نبود اون هر روز تو کوچه بود البته سلام بهم میکرد و من سرد بهش جواب میدادم، بین خودمون بمونه دوسه بارم خراب کاری کردم و اون کمکم کرد ولی با این حال ازش خوشم نمیاد.
**پنج روز بعد**
ویو جی آ
جی آ: هووهه تازه از خواب بیدار شدم
ولی این وسط یچیزی برام عجیبه پنج روزه که خبری از جونگده نیست!
صب کن ببینم اصلا به من چه؟
بعدش رفتم صبانه خوردمو رفتم تو کوچه
یهو جونگده رو دیدم
جونگده: سلامم خوبی؟
جی آ: عه وا سلام خوبی؟ چند روزیه نیستی
دلم..... سریع قطع کرد حرفشو *همچنان شوکه *
جونگده: اومای گادد.....(ادامه حرفش پارت بعدیی)
خب خب خب خببب خماریه ها 😂😂😂
ببخشید دیر گذاشتممم بجاش پارت سوم و چهارمم سعی میکنم سریع بزارم😊😊
۴.۰k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.