MUTED SOUND ( صدای خاموش )
P¹²
علامت ها: یونا+/ تهیونگ-/ سوجین&/ جیون×/ هانول@/ سیون¢/ کیوم£
جمله ای که با اطمینان از بین لب هاش بیرون اومد و نگاه مصممی که به چشم هاش هدیه داد باعث شد دل دختر قرص بشه و فکر کنه میتونه برای یک بار هم که شده بدون دعوا و مخالفت به حرفش گوش کنه و بهش اعتماد داشته باشه
تهیونگ دستش و اغواگر روی کمر دختر کشید و زیپ لباسش و آهسته و با احتیاط پایین کشید و لباس و تو تن دخترک شل کرد. نگاه مطمئنی به چشم های یونا انداخت و لباس و از تنش بیرون اورد. حتی اتاق تاریک هم نمیتونست حریف سرخی گونه ها و پوست الماس و درخشان دخترک بشه
دستش و روی شیکم دختر کشید
- مثل یه بوم خالی میمونه!
تهیونگ که راضی از این وضعیت بود لباس خودش رو هم در آورد و بار دیگر روی دختر خم شد. نوک سینه های دختر از شدت تحریکی و نیاز برآمده و حساس شده بودن.
این تصویر زیبا از سینه های خوش فرم دختر تهیونگ و بیقرارتر کرد. بی معطلی برای چشیدن طعم اون سینه های خوش فرم به سمتشون هجوم برد و با زبونش نیپل های سیخ شده دختر و به بازی گرفت.
+ اهههه
صدای یونا لطیف و ظریف تو گوشش پژواک میشد و اشتیاقش و بیشتر میکرد. با غرور و جرعتی که معلوم نبود از کجا بدست آورده سینه های دختر و مک میزد و به بازی میگرفت.
با به جا گذاشتن مارک های ارغوانی بزرگ و کوچک روی تن دختر به سمت پایین تنه اش رفت و پاهاش و از هم فاصله داد.
ـ چقدر خیس کردی
انگشت های باریک و کشیده خوش فرمش و روی عضو دختر میکشید و می مالید و شنونده ی ناله های خجالت زده دختر میشد.
سرش و پایینتر برد و بین پاهای دختر قرار گرفت و زبونش و روی عضو ملتهب دخترک چرخوند. کام های عمیقی که از ران و پوصی دختر میگرفت اونو دیونه و بی قرار میکرد و تهیونگ میدونست چطور با غذاش بازی کنه تا لذیذ تر بشه
+ عاااااحح .. این.. معرکه ست..
کلماتی که به سختی میتونست کنار هم بزاره تا لذتی که تهیونگ تو خونش جوشونده بود و توصیف کنه، به نظر تهیونگ کیوت و به شدت هات میرسید.
+ من..دیگه..طاقت..ندارم..عاااااااحححح... بجمب دیگه تهیونگ!
وقتی یونا بی توجهی تهیونگ و دید ارنجش و به تشک تخت تکیه داد و کمی بلند شد و سر تهیونگ و گرفت به سمت خودش کشید
+ میخوامت!
نیشخندی زد
- ولی آماده نی..
دختر زانوش و بلند کرد و به عضو هارد تهیونگ مالید و درد پایین تنه تهیونگ جمله اش و ناقص گذاشت
+ میخوام تهیونگ کوچولو رو تو خودم حس کنم، نظرم نخواستم!
گردن دختر و چوک کرد و محکم به تخت کوبوند
ـ خودت دیونه ام میکنی، بعد ازم نخواه که تمومش کنم!!
بدون اینکه فشار انگشت هاش و از گردن دختر کم کنه انگشت های دست دیگرش و مهمون سوراخ تنگ دختر کرد و شروع به عقب و جلو کردن انگشت هاش کرد.
علامت ها: یونا+/ تهیونگ-/ سوجین&/ جیون×/ هانول@/ سیون¢/ کیوم£
جمله ای که با اطمینان از بین لب هاش بیرون اومد و نگاه مصممی که به چشم هاش هدیه داد باعث شد دل دختر قرص بشه و فکر کنه میتونه برای یک بار هم که شده بدون دعوا و مخالفت به حرفش گوش کنه و بهش اعتماد داشته باشه
تهیونگ دستش و اغواگر روی کمر دختر کشید و زیپ لباسش و آهسته و با احتیاط پایین کشید و لباس و تو تن دخترک شل کرد. نگاه مطمئنی به چشم های یونا انداخت و لباس و از تنش بیرون اورد. حتی اتاق تاریک هم نمیتونست حریف سرخی گونه ها و پوست الماس و درخشان دخترک بشه
دستش و روی شیکم دختر کشید
- مثل یه بوم خالی میمونه!
تهیونگ که راضی از این وضعیت بود لباس خودش رو هم در آورد و بار دیگر روی دختر خم شد. نوک سینه های دختر از شدت تحریکی و نیاز برآمده و حساس شده بودن.
این تصویر زیبا از سینه های خوش فرم دختر تهیونگ و بیقرارتر کرد. بی معطلی برای چشیدن طعم اون سینه های خوش فرم به سمتشون هجوم برد و با زبونش نیپل های سیخ شده دختر و به بازی گرفت.
+ اهههه
صدای یونا لطیف و ظریف تو گوشش پژواک میشد و اشتیاقش و بیشتر میکرد. با غرور و جرعتی که معلوم نبود از کجا بدست آورده سینه های دختر و مک میزد و به بازی میگرفت.
با به جا گذاشتن مارک های ارغوانی بزرگ و کوچک روی تن دختر به سمت پایین تنه اش رفت و پاهاش و از هم فاصله داد.
ـ چقدر خیس کردی
انگشت های باریک و کشیده خوش فرمش و روی عضو دختر میکشید و می مالید و شنونده ی ناله های خجالت زده دختر میشد.
سرش و پایینتر برد و بین پاهای دختر قرار گرفت و زبونش و روی عضو ملتهب دخترک چرخوند. کام های عمیقی که از ران و پوصی دختر میگرفت اونو دیونه و بی قرار میکرد و تهیونگ میدونست چطور با غذاش بازی کنه تا لذیذ تر بشه
+ عاااااحح .. این.. معرکه ست..
کلماتی که به سختی میتونست کنار هم بزاره تا لذتی که تهیونگ تو خونش جوشونده بود و توصیف کنه، به نظر تهیونگ کیوت و به شدت هات میرسید.
+ من..دیگه..طاقت..ندارم..عاااااااحححح... بجمب دیگه تهیونگ!
وقتی یونا بی توجهی تهیونگ و دید ارنجش و به تشک تخت تکیه داد و کمی بلند شد و سر تهیونگ و گرفت به سمت خودش کشید
+ میخوامت!
نیشخندی زد
- ولی آماده نی..
دختر زانوش و بلند کرد و به عضو هارد تهیونگ مالید و درد پایین تنه تهیونگ جمله اش و ناقص گذاشت
+ میخوام تهیونگ کوچولو رو تو خودم حس کنم، نظرم نخواستم!
گردن دختر و چوک کرد و محکم به تخت کوبوند
ـ خودت دیونه ام میکنی، بعد ازم نخواه که تمومش کنم!!
بدون اینکه فشار انگشت هاش و از گردن دختر کم کنه انگشت های دست دیگرش و مهمون سوراخ تنگ دختر کرد و شروع به عقب و جلو کردن انگشت هاش کرد.
۹۳۸
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.