استاد ⁸
+ولی من تکتک اجزای بدنت رو دوس دارم
_اینجوری نگو خیلی عجیبه
نیشخند زد
+عجیب یا هور...
_ای ای بسه ادامه نده
+چرا، نکنه کلمه باعث میشه که چیزی بشه
_تو ، توی زندگی قبلی یه پیرمرد بودی ازینا که تو پارک میشنن تیکه میندازن
+پس من پیرمردم؟
_میگم تو زندگی قبلی
+سری پیش هم تو ماشین بهم گفتی پیرم
_از دستت ناراحت بودم
+میگن آدما تو ناراحتی و عصبانیت خودشونن
_نه ربط...
+نمیخوام دعوا کنیم ولش کن
گونمو بوسید و رفت تو آشپزخونه
از تو یخچال یه کیک بزرگ برداشت
_اون کجا بود من ندیدمش
+تو کل زمان خواب بودی پس تصمیم گرفتم کیک درست کنم
_بده بخورم
+خامه کشیش مونده
_وای خدا من تو بهشتم یا چی
+برای یه کیک انقد خوشحالی؟ هروز برات درست میکنم
_از هرچیزی که به تو مربوط باشه خوشم میاد
لبخند زد
_ببینم به یکی از دخترای تو دانشگاه لبخند بزنی از زبون آویزونت میکنم
قهقه زد
+چشم حسود خانم
_گوشیتو بده
+روی مبله
_باشه
گوشیشو برداشتم منو darling سیو کرده بود
چقد این بشر خوبه
+بیا اینجا
_اومدم
یه تیکه کیک از دورش برداشت و خامه زد و گذاشت دهنم
+فعلا همینو بهم میدم
_خیلی خوشمزس مرسی، خب ساعت یازده شد نمیریم خونه مادرت
+میرم
_میری؟
+اره عسلم
_چرا؟
+بمونم؟
_چرا بدون من
+چون هنوز خانواده تورو ندیدیم ممکنه خوب نباشه یهو مامانم جو برمیداره میره میگه و بد میشه برات اگر برسه به گوش خانوادت بد میشه بزار اول به اونا بگیم هوم؟
_خیلی باهوشیا فکر همه چیو میکنی از آدمای باهوش خوشم میاد
+خب پس باید یه گارد داشته باشم به افراد باهوش
_کسی مثل تو هست؟
+نمیدونم هست
_نچ تو تکی و فقط برای منی
+عسلم من برم لباس بپوشم برم
_باوشه
+بیا بغلم
یکم بعد ازش جدا شدم
_مطمعنی میخوای بری
+بهش قول دادم مگرنه برای تو بیخیالش میشدم
_نه نه برو
رف توی اتاق لباس بپوشه
پشت سرش رفتم ،پشت در جوری که منو نبینه ایستادم
+میگن وقتی عاشق یکی باشی حتی نفس کشیدنش رو هم تشخیص میدی ، الان دارم متوجه وجودت میشم
_م م من من من
+نیاز نیس به م م بیوفتی بیا تو
_میخواستم رد بشم اشتباهی اومدم
+اتاق خواب دقیقا ته خونس نمیشه بخوای رد شی ازش نازنینم
_اره میخواستم ببینمت مشکلش چیه
+منم همینو میگم مشکلی نیست بیا تو
_اره میام چرا نیام
رو تخت نشستم
هنوز لباس نپوشیده بود
روبه من ایستاد بدنش خیلی روی فرم بود
لعنتی کاملا بی نقص بود
پیراهنش رو پوشید ولی دکمه هاشو نبست
پوزخندی زد
+چشمات داره در میاد
_چکار کنم از خود بیخودم میکنی
+جدی؟
_چکار کنم من خیلی هورنی تر از توام
+اینو نمیتونم بپذیرم
یقه لباسشو گرفتم و انداختم رو تخت روی شکمش نشستم
_well well well
+باشه باشه بسه
_چیه نکنه که...
+جدی میگم بسه
_نمیخوام
پوزخندی زد و منو انداخت رو تخت و اومد روی من
+من این بازی رو از بهرم
گردنمو گاز محکمی کرد
_آخ نکن
از روم بلند شد
+چه شاه کاری به به
رفتن جلوی آینه بله زده کبودم کرده
_نگاه کن چکار کردی
+دوستش دارم
_من چطور برم بیرون
+خوبه از الان باید لباس پوشیده تر بپوشی عسلم
_خیلی بامزه ای من تلافی میکنم
+مشتاقم
لباسشو پوشید و کرواتشو انداخت دور گردنش
کرواتشو بستم
+اوه چکارا که بلدی
_فکرشم نمیکنی
از اتاق خارج شدیم
+دوست دارم
_منم
+خدافظ قشنگم
_مواظب خودت باش
+باشه خانمم
رفت بیرون
_اینجوری نگو خیلی عجیبه
نیشخند زد
+عجیب یا هور...
_ای ای بسه ادامه نده
+چرا، نکنه کلمه باعث میشه که چیزی بشه
_تو ، توی زندگی قبلی یه پیرمرد بودی ازینا که تو پارک میشنن تیکه میندازن
+پس من پیرمردم؟
_میگم تو زندگی قبلی
+سری پیش هم تو ماشین بهم گفتی پیرم
_از دستت ناراحت بودم
+میگن آدما تو ناراحتی و عصبانیت خودشونن
_نه ربط...
+نمیخوام دعوا کنیم ولش کن
گونمو بوسید و رفت تو آشپزخونه
از تو یخچال یه کیک بزرگ برداشت
_اون کجا بود من ندیدمش
+تو کل زمان خواب بودی پس تصمیم گرفتم کیک درست کنم
_بده بخورم
+خامه کشیش مونده
_وای خدا من تو بهشتم یا چی
+برای یه کیک انقد خوشحالی؟ هروز برات درست میکنم
_از هرچیزی که به تو مربوط باشه خوشم میاد
لبخند زد
_ببینم به یکی از دخترای تو دانشگاه لبخند بزنی از زبون آویزونت میکنم
قهقه زد
+چشم حسود خانم
_گوشیتو بده
+روی مبله
_باشه
گوشیشو برداشتم منو darling سیو کرده بود
چقد این بشر خوبه
+بیا اینجا
_اومدم
یه تیکه کیک از دورش برداشت و خامه زد و گذاشت دهنم
+فعلا همینو بهم میدم
_خیلی خوشمزس مرسی، خب ساعت یازده شد نمیریم خونه مادرت
+میرم
_میری؟
+اره عسلم
_چرا؟
+بمونم؟
_چرا بدون من
+چون هنوز خانواده تورو ندیدیم ممکنه خوب نباشه یهو مامانم جو برمیداره میره میگه و بد میشه برات اگر برسه به گوش خانوادت بد میشه بزار اول به اونا بگیم هوم؟
_خیلی باهوشیا فکر همه چیو میکنی از آدمای باهوش خوشم میاد
+خب پس باید یه گارد داشته باشم به افراد باهوش
_کسی مثل تو هست؟
+نمیدونم هست
_نچ تو تکی و فقط برای منی
+عسلم من برم لباس بپوشم برم
_باوشه
+بیا بغلم
یکم بعد ازش جدا شدم
_مطمعنی میخوای بری
+بهش قول دادم مگرنه برای تو بیخیالش میشدم
_نه نه برو
رف توی اتاق لباس بپوشه
پشت سرش رفتم ،پشت در جوری که منو نبینه ایستادم
+میگن وقتی عاشق یکی باشی حتی نفس کشیدنش رو هم تشخیص میدی ، الان دارم متوجه وجودت میشم
_م م من من من
+نیاز نیس به م م بیوفتی بیا تو
_میخواستم رد بشم اشتباهی اومدم
+اتاق خواب دقیقا ته خونس نمیشه بخوای رد شی ازش نازنینم
_اره میخواستم ببینمت مشکلش چیه
+منم همینو میگم مشکلی نیست بیا تو
_اره میام چرا نیام
رو تخت نشستم
هنوز لباس نپوشیده بود
روبه من ایستاد بدنش خیلی روی فرم بود
لعنتی کاملا بی نقص بود
پیراهنش رو پوشید ولی دکمه هاشو نبست
پوزخندی زد
+چشمات داره در میاد
_چکار کنم از خود بیخودم میکنی
+جدی؟
_چکار کنم من خیلی هورنی تر از توام
+اینو نمیتونم بپذیرم
یقه لباسشو گرفتم و انداختم رو تخت روی شکمش نشستم
_well well well
+باشه باشه بسه
_چیه نکنه که...
+جدی میگم بسه
_نمیخوام
پوزخندی زد و منو انداخت رو تخت و اومد روی من
+من این بازی رو از بهرم
گردنمو گاز محکمی کرد
_آخ نکن
از روم بلند شد
+چه شاه کاری به به
رفتن جلوی آینه بله زده کبودم کرده
_نگاه کن چکار کردی
+دوستش دارم
_من چطور برم بیرون
+خوبه از الان باید لباس پوشیده تر بپوشی عسلم
_خیلی بامزه ای من تلافی میکنم
+مشتاقم
لباسشو پوشید و کرواتشو انداخت دور گردنش
کرواتشو بستم
+اوه چکارا که بلدی
_فکرشم نمیکنی
از اتاق خارج شدیم
+دوست دارم
_منم
+خدافظ قشنگم
_مواظب خودت باش
+باشه خانمم
رفت بیرون
۱.۱k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.