پارت دو شراب خونی
ویو جیمین
ات چرا جواب نمیده
بعد از 30تا میسکال انداختن
نگران شدم
زنگ زدم به مامانش
(مکالمه)
جیمین: سلام
مادر ات: سلام داماد گلم
جیمین: سلام ات گوشیشو جواب نمیده میشه بگین بیاد پشت تلفن هر چی بهش زنگ میزنم جواب نمیده
گفت میاد خونه ی شما
مادر ات: ولی ات که اینجا نیومد
جیمین: ها چی باش ممنون
خدافظ.
مادر ات: پیداش کردی بهم خبر بده
جیمین: چشم
زنگ زدم به دان
ویو دان
سلام من دان هستم دوست صمیمیه جیمین و یه هکر حرفه ای هستم
ویو جیمین
جیمین: ازت میخوام گوشی ات رو هک کنی الان شمارشو برات میفرستم
دان: اوکیه
نیم ساعت بعد
گوشیم زنگ خورد سریع جواب دادم
جیمین : چیشد؟
دان: جیمین ات رفته بار الان آدرسش رو برات میفرستم
با حرفش خون چشمامو گرفت چطور جرعت کرده بدون اینکه به من بگه بره بار ات خانم دعا کن دستم بهت نرسه جیمین: باشه(قطع کرد)
سوار ماشین شدم با آخرین سرعت به سمت بار رفتم
ویو ات
مست بودم حالم دست خودم نبود داشتم اون وسط میرقصیدم که یکی کمرم رو گرفت
چان: هی لیدی حاضری این شب و با هم خوش بگذرونیم؟
ات: گمشو اونور فکر کردی من هرزم
با همکاری @ryhanhrhymynya306
ات چرا جواب نمیده
بعد از 30تا میسکال انداختن
نگران شدم
زنگ زدم به مامانش
(مکالمه)
جیمین: سلام
مادر ات: سلام داماد گلم
جیمین: سلام ات گوشیشو جواب نمیده میشه بگین بیاد پشت تلفن هر چی بهش زنگ میزنم جواب نمیده
گفت میاد خونه ی شما
مادر ات: ولی ات که اینجا نیومد
جیمین: ها چی باش ممنون
خدافظ.
مادر ات: پیداش کردی بهم خبر بده
جیمین: چشم
زنگ زدم به دان
ویو دان
سلام من دان هستم دوست صمیمیه جیمین و یه هکر حرفه ای هستم
ویو جیمین
جیمین: ازت میخوام گوشی ات رو هک کنی الان شمارشو برات میفرستم
دان: اوکیه
نیم ساعت بعد
گوشیم زنگ خورد سریع جواب دادم
جیمین : چیشد؟
دان: جیمین ات رفته بار الان آدرسش رو برات میفرستم
با حرفش خون چشمامو گرفت چطور جرعت کرده بدون اینکه به من بگه بره بار ات خانم دعا کن دستم بهت نرسه جیمین: باشه(قطع کرد)
سوار ماشین شدم با آخرین سرعت به سمت بار رفتم
ویو ات
مست بودم حالم دست خودم نبود داشتم اون وسط میرقصیدم که یکی کمرم رو گرفت
چان: هی لیدی حاضری این شب و با هم خوش بگذرونیم؟
ات: گمشو اونور فکر کردی من هرزم
با همکاری @ryhanhrhymynya306
۱۱.۳k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.