فیک مرد من
فیک مرد من
پارت ۱۸
ا.ت:باشه
چانیول:پس من برم کارای ترخیصت رو انجام بدم
ا.ت:باشه فقط زود
چانیول:باشه دیگه
چانیول:رفتم کارای ترخیص ا.ت رو انجام دادم و بعدشم رفتم پیشش
ا.ت:مرخصی کردن؟
چانیول:آره پاشو
چانیول:دیدم ا.ت نمیتونه درست راه بره
چانیول:ا.ت خوبی
ا.ت:آره خوبم کمکم کن نمیتونم درست راه برم
یونا:بزار من کمکت کنم
ا.ت:مرسی
یونا:خواهش
یونا:به ا.ت کمک کردم درست راه بره از بیمارستان اومدیم بیرون و من گفتم
یونا:چانیول
چانیول:چیزی شده
یونا:من با ماشین خودم اومدم توام با ماشین خودت
چانیول:خب؟
یونا:خب الان با کدوم ماشین بریم
چانیول:خب تو تنها بیا منم با ا.ت
یونا:خب خونه ی من بریم یا ا.ت
چانیول:هیچکدوم خونه ی من
یونا:خب آخه من وسایلام خونه ی ا.تس
ا.ت:آره منم وسایلام خونس
چانیول:خب هرچی نیاز داشتین تو راه میگیریم
یونا:باشه
ا.ت:باشه با پول تو
چانیول:هیی باشه
ا.ت:خب بریم
یونا:چانیول آدرس خونتو بده
چانیول:نمیخواد تو با ماشینت پشت سر من بیا
یونا:باش
پرش زمانی به خونه ی چانیول
ا.ت:خب یونا تو برو خرید هرچی مال خودت خریدی برا منم بخر
یونا:خب باشه کلید خونه رو بده به من
ا.ت:چرا ؟
یونا:برم یونیفورم مدرسه رو بردارم
ا.ت:میخوای بری مدرسه؟
یونا:آره میخوام با کوک دعوا کنم
ا.ت:تنهایی؟(خنده)
یونا:نخند
ا.ت:جدا از شوخی او تورو میزنه
یونا:من که تنها نمیرم
ا.ت:با کی میری پس
چانیول:بامن
ا.ت:برگشتم سمت چانیول
ا.ت با تو
چانیول:آره دیگه پس کی
ا.ت:باشه دیگه چی بگم
یونا:هیچی نگو کلید خونه رو بده
ا.ت: باشه بیا بگیر (کلید خونه رو داد)
یونا:(کلید رو گرفت )مرسی کار نداری
چانیول:نه دیگه خداحافظ
یونا:باتو نبودم با ا.ت بودم
چانیول: گگگگ(اداشو در آورد)
یونا:ا.ت داداشت خیلی حرص میده تو چجوری با این زندگی میکردی
چانیول:خوب میکنم
یونا:گگگ(اداشو در آورد)
چانیول:با حرص به یونا زل زده
ا.ت:خب بسه دعوا نکنید
یونا:دعوا نکردیم که
ا.ت:باشه حالا هرچی خداحافظ
یونا:خداحافظ
پارت ۱۸
ا.ت:باشه
چانیول:پس من برم کارای ترخیصت رو انجام بدم
ا.ت:باشه فقط زود
چانیول:باشه دیگه
چانیول:رفتم کارای ترخیص ا.ت رو انجام دادم و بعدشم رفتم پیشش
ا.ت:مرخصی کردن؟
چانیول:آره پاشو
چانیول:دیدم ا.ت نمیتونه درست راه بره
چانیول:ا.ت خوبی
ا.ت:آره خوبم کمکم کن نمیتونم درست راه برم
یونا:بزار من کمکت کنم
ا.ت:مرسی
یونا:خواهش
یونا:به ا.ت کمک کردم درست راه بره از بیمارستان اومدیم بیرون و من گفتم
یونا:چانیول
چانیول:چیزی شده
یونا:من با ماشین خودم اومدم توام با ماشین خودت
چانیول:خب؟
یونا:خب الان با کدوم ماشین بریم
چانیول:خب تو تنها بیا منم با ا.ت
یونا:خب خونه ی من بریم یا ا.ت
چانیول:هیچکدوم خونه ی من
یونا:خب آخه من وسایلام خونه ی ا.تس
ا.ت:آره منم وسایلام خونس
چانیول:خب هرچی نیاز داشتین تو راه میگیریم
یونا:باشه
ا.ت:باشه با پول تو
چانیول:هیی باشه
ا.ت:خب بریم
یونا:چانیول آدرس خونتو بده
چانیول:نمیخواد تو با ماشینت پشت سر من بیا
یونا:باش
پرش زمانی به خونه ی چانیول
ا.ت:خب یونا تو برو خرید هرچی مال خودت خریدی برا منم بخر
یونا:خب باشه کلید خونه رو بده به من
ا.ت:چرا ؟
یونا:برم یونیفورم مدرسه رو بردارم
ا.ت:میخوای بری مدرسه؟
یونا:آره میخوام با کوک دعوا کنم
ا.ت:تنهایی؟(خنده)
یونا:نخند
ا.ت:جدا از شوخی او تورو میزنه
یونا:من که تنها نمیرم
ا.ت:با کی میری پس
چانیول:بامن
ا.ت:برگشتم سمت چانیول
ا.ت با تو
چانیول:آره دیگه پس کی
ا.ت:باشه دیگه چی بگم
یونا:هیچی نگو کلید خونه رو بده
ا.ت: باشه بیا بگیر (کلید خونه رو داد)
یونا:(کلید رو گرفت )مرسی کار نداری
چانیول:نه دیگه خداحافظ
یونا:باتو نبودم با ا.ت بودم
چانیول: گگگگ(اداشو در آورد)
یونا:ا.ت داداشت خیلی حرص میده تو چجوری با این زندگی میکردی
چانیول:خوب میکنم
یونا:گگگ(اداشو در آورد)
چانیول:با حرص به یونا زل زده
ا.ت:خب بسه دعوا نکنید
یونا:دعوا نکردیم که
ا.ت:باشه حالا هرچی خداحافظ
یونا:خداحافظ
۳.۹k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.