عقل و عشق پارت ۴
راستی از اول فیک نگفتم ولی بگم کلا این فیک بر اساس آهنگه شادمهر بنامه عقل و عشقه که آین فیک هم همین نام رو داره
بریم سراغ فیک خو
........
گگگ
ته . کراش زدی داوشم؟
+ببند گوه اضافه نخور
ته. نمیگفتی هم نمیخوردم چون من غذا تورو نمیخورم
گگگگگگگگگگگگگ
ا/ت ویو
_ هوففف رل زدی؟
م. کی کِی چی
_ گگگ
کوک ویو
+ اوهه راستی یادم رف بت بگم که امروز بریم شرکته آپام میدونستی برا چیه؟
ته. نو
+خب سوپرایزه
ته. مرض
ا/ت ویو
مدرسه تموم شد داشتم میرفتم بیرون که راننده امروز مریض بود نمیتونست بیاد بادیگاردام همراهم بودن که ( اوه راستی کوک ا/تو میشناسه و کلا اعضا فنشن ولی ا/ت چون ماسک میزنه اونا نمیدونن ا/ت اون مدلس )
تصمیم گرفتم با میونگ برم سوار ماشینش شدم رسوندم خونم یه تیپ اسپرت زدم( میزارم) آرایش لایت کردم و راننده جدید تا یه هفته استخدام کردم
رفتم کمپانی و ماسکم رو یادم رف درارم تا پدر جان رو دیدم ( به بابا کمک میگه پدر جان چون خیلی کمکه ا/ت کرده و ا/تو اون به اینجا رسونده)
(اونو پک. مینویسم)
پک. سلام دخترم
_ سلام آقا
پک. راستی میدونم شاید شنیدی و ولی باور نکردی ولی من واقعا پیر شدم پس پسرم جایگزینم میشه
_ اما پدر جان واقعا من رو میخاین تنها بزارین؟
پک. نه به پسرم میگم مراقبت باشه و حواسش بت باشه
_ ممنون باز هم ازتون بابت تموم کار هایی که با من کردید متشکرم
پک. خواهش میکنم دخترم و برو اتاق جلسه هرچی باشه مدیر عاملی
_ عاا چشم
کوک ویو
(ادامه داره چون جا نشد رفتم پست بعدی پارت ۴ ادامه داره پارت ۵ نی پس )
بریم سراغ فیک خو
........
گگگ
ته . کراش زدی داوشم؟
+ببند گوه اضافه نخور
ته. نمیگفتی هم نمیخوردم چون من غذا تورو نمیخورم
گگگگگگگگگگگگگ
ا/ت ویو
_ هوففف رل زدی؟
م. کی کِی چی
_ گگگ
کوک ویو
+ اوهه راستی یادم رف بت بگم که امروز بریم شرکته آپام میدونستی برا چیه؟
ته. نو
+خب سوپرایزه
ته. مرض
ا/ت ویو
مدرسه تموم شد داشتم میرفتم بیرون که راننده امروز مریض بود نمیتونست بیاد بادیگاردام همراهم بودن که ( اوه راستی کوک ا/تو میشناسه و کلا اعضا فنشن ولی ا/ت چون ماسک میزنه اونا نمیدونن ا/ت اون مدلس )
تصمیم گرفتم با میونگ برم سوار ماشینش شدم رسوندم خونم یه تیپ اسپرت زدم( میزارم) آرایش لایت کردم و راننده جدید تا یه هفته استخدام کردم
رفتم کمپانی و ماسکم رو یادم رف درارم تا پدر جان رو دیدم ( به بابا کمک میگه پدر جان چون خیلی کمکه ا/ت کرده و ا/تو اون به اینجا رسونده)
(اونو پک. مینویسم)
پک. سلام دخترم
_ سلام آقا
پک. راستی میدونم شاید شنیدی و ولی باور نکردی ولی من واقعا پیر شدم پس پسرم جایگزینم میشه
_ اما پدر جان واقعا من رو میخاین تنها بزارین؟
پک. نه به پسرم میگم مراقبت باشه و حواسش بت باشه
_ ممنون باز هم ازتون بابت تموم کار هایی که با من کردید متشکرم
پک. خواهش میکنم دخترم و برو اتاق جلسه هرچی باشه مدیر عاملی
_ عاا چشم
کوک ویو
(ادامه داره چون جا نشد رفتم پست بعدی پارت ۴ ادامه داره پارت ۵ نی پس )
۳.۶k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.