𝒑𝒂𝒓𝒕 𝒐𝒏𝒆
#وانشات
#فیک
علامت ها (ا/ت+ کوک_ اجوما÷ بابا ی ا/ت× مامانش=)
از زبان+
امروز از مدرسه داشتم میومدم کع بابام انگار منتظرم بود
×بیا بشین
بغضم گرفت چون میدونستم چی میخواد بگه
+ولم کن من با هیچ کس ازدواج نمیکنم (داد و گریه)
بابا پا شد سیلی بدی زد تو گوشم
×دختره ی گستاخ گمشو دیگه نیا تو خونه (داد)
=یکم داری زیاده روی میکنی!!!!!
×تو ببند
گریه کنان دویدم تو حیاط که اجوما اومد پیشم ÷ببین دخترم تو تاحالا با خودت نگفتی کع چرا اونا هیچ وقت بهت اهمیت نمیدن؟
با اون حال بدم که رو زانوم خوابیده بدوم سرم رو بالا آوردم
+چی؟......
÷خب اونا تورو از بچگی بزرگ کردن بخاطر اینکه تورو شوهر بدن و سهام کمپانی رو بالا ببرن و بعد پول شویی کنن این وحشتناکه ولی ..... ..ولش کن این آدرس خونه ی پسرمه میتونی اونجا بمونی بهش زنگ میزنم و میگم
+اجوما ممنون(بغلش کردم)
×چرا اون هنوز اینجاس؟؟؟(داد)
×بدو برو
سرمو تکون دادم و دویدم سریع یه تاکسی گرفتم
تو تاکسی زنگ زدم به اجوما...
+اجوما....چرا صدای شکستن و ...میاد؟
=چیزی نیس فقط بهم زنگ نزن چمدونتو میدم بیارن برات خدافظ(هول هولی)
+قطع کرد!
شونم رو بالا انداختم(ولش کن)
هندزفری رو گذاشتم گوشم تا برسم خیلی دور بود
پیاده که شدم بایه برج بلند مواجه شدم فک کنم ۵۰ طبقه بود تو نامه نوشته بود رفتم داخل و سوار آسانسور شدم
#فیک
علامت ها (ا/ت+ کوک_ اجوما÷ بابا ی ا/ت× مامانش=)
از زبان+
امروز از مدرسه داشتم میومدم کع بابام انگار منتظرم بود
×بیا بشین
بغضم گرفت چون میدونستم چی میخواد بگه
+ولم کن من با هیچ کس ازدواج نمیکنم (داد و گریه)
بابا پا شد سیلی بدی زد تو گوشم
×دختره ی گستاخ گمشو دیگه نیا تو خونه (داد)
=یکم داری زیاده روی میکنی!!!!!
×تو ببند
گریه کنان دویدم تو حیاط که اجوما اومد پیشم ÷ببین دخترم تو تاحالا با خودت نگفتی کع چرا اونا هیچ وقت بهت اهمیت نمیدن؟
با اون حال بدم که رو زانوم خوابیده بدوم سرم رو بالا آوردم
+چی؟......
÷خب اونا تورو از بچگی بزرگ کردن بخاطر اینکه تورو شوهر بدن و سهام کمپانی رو بالا ببرن و بعد پول شویی کنن این وحشتناکه ولی ..... ..ولش کن این آدرس خونه ی پسرمه میتونی اونجا بمونی بهش زنگ میزنم و میگم
+اجوما ممنون(بغلش کردم)
×چرا اون هنوز اینجاس؟؟؟(داد)
×بدو برو
سرمو تکون دادم و دویدم سریع یه تاکسی گرفتم
تو تاکسی زنگ زدم به اجوما...
+اجوما....چرا صدای شکستن و ...میاد؟
=چیزی نیس فقط بهم زنگ نزن چمدونتو میدم بیارن برات خدافظ(هول هولی)
+قطع کرد!
شونم رو بالا انداختم(ولش کن)
هندزفری رو گذاشتم گوشم تا برسم خیلی دور بود
پیاده که شدم بایه برج بلند مواجه شدم فک کنم ۵۰ طبقه بود تو نامه نوشته بود رفتم داخل و سوار آسانسور شدم
۱۰.۶k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.