p.t10
کوک ویو
امسال ما با یه گروهه خیلی معروف افتادیم ولی یه عوضشون خیلی مشکوکه وقتی میاد سر تمرین کلی آرایش میکنه وسط تمرینم کلی میره و میاد ما خیلی تمرین میکنیم ولی اون دختره ی از خودراضی هی وسط تمرین میره و میاد و باعث میشه که ما دوباره رقص رو شروع کنیم امروز روز قبل از مراسمه ماما عه
وقتی گروهشون اومد سر تمرین اصلن حال ا.ت خوب نبود صورتش عرق کرده بود پاش میلزید معلوم بود اوکی نیس سر دنس هی میخورد زمین اما میخندیدو بلند میشد
ا.ت:ببخشید قبل از اینکه دنس رو شروع کنیم میشه من لباسمو عوض کنم
همه:آره
کوک ویو
ا.ت رفت داخل رختکن ولی دیگه بیرون نیومد ماهم نگران شدیم و من از بین همه داوطلب شدم برم ببینم که چه خبره رفتم در زدم ولی جواب نداد درو باز کردم دیدم با بدنی لخت بی جون اوفتاده رو زمین و لباساش تنش بود ولی بالاتنش فقط نمی تنه بود سویشرتمو درآوردم و انداختم روش بقلش کردمو بدون حرفی از استودیو رفتم دخترا نگران شدن و با من اومدن پسرام موندن تا تمرین کنن
وقتی رفتیم دکتر پرستارا سریع ا.ت رو بقل کردنو بردن اتاق عمل بعد چند ساعت دکتر از اتاق اومد و دخترا و من رفتیم نتیجه رو پرسیدیم
دکتر :یعنی شما خبر نداشتین گه بیمارتون چه مشکلی دارن ؟
دخترا همه باهم گتفن: مشکل! نه چه مشکلی ا.ت ما خلی سالمه
دکتر:چه خوش خیال خانوم ا.ت سکته ی عصبی کردن
دختر من خودش فنتونه بهم گفته بود برای مراسم ماما براش بلیت بگیرم فکر کنم بهخاطر این اظطراب داشتن جدا از اون خانوم ا.ت اختلال عصبی هم دارن یعنی هیچی بهتون راجب بیماری خطرناکشون نگفتن
کوک ویو
وقتی دکتر اینارو میگفت از خودم ناراحت شدم که اینطوری راجبش فکر کردم اون برای اینکه ما ناراحت نشیم کلی میکاپ میکرد تا صورت رنگ پریدشو نبینیم هر وقت تمرین ترک میکرد حالش بد بود تو همین حال بودم که...
حمایت فراموش نشه هااااا 😆😆
امسال ما با یه گروهه خیلی معروف افتادیم ولی یه عوضشون خیلی مشکوکه وقتی میاد سر تمرین کلی آرایش میکنه وسط تمرینم کلی میره و میاد ما خیلی تمرین میکنیم ولی اون دختره ی از خودراضی هی وسط تمرین میره و میاد و باعث میشه که ما دوباره رقص رو شروع کنیم امروز روز قبل از مراسمه ماما عه
وقتی گروهشون اومد سر تمرین اصلن حال ا.ت خوب نبود صورتش عرق کرده بود پاش میلزید معلوم بود اوکی نیس سر دنس هی میخورد زمین اما میخندیدو بلند میشد
ا.ت:ببخشید قبل از اینکه دنس رو شروع کنیم میشه من لباسمو عوض کنم
همه:آره
کوک ویو
ا.ت رفت داخل رختکن ولی دیگه بیرون نیومد ماهم نگران شدیم و من از بین همه داوطلب شدم برم ببینم که چه خبره رفتم در زدم ولی جواب نداد درو باز کردم دیدم با بدنی لخت بی جون اوفتاده رو زمین و لباساش تنش بود ولی بالاتنش فقط نمی تنه بود سویشرتمو درآوردم و انداختم روش بقلش کردمو بدون حرفی از استودیو رفتم دخترا نگران شدن و با من اومدن پسرام موندن تا تمرین کنن
وقتی رفتیم دکتر پرستارا سریع ا.ت رو بقل کردنو بردن اتاق عمل بعد چند ساعت دکتر از اتاق اومد و دخترا و من رفتیم نتیجه رو پرسیدیم
دکتر :یعنی شما خبر نداشتین گه بیمارتون چه مشکلی دارن ؟
دخترا همه باهم گتفن: مشکل! نه چه مشکلی ا.ت ما خلی سالمه
دکتر:چه خوش خیال خانوم ا.ت سکته ی عصبی کردن
دختر من خودش فنتونه بهم گفته بود برای مراسم ماما براش بلیت بگیرم فکر کنم بهخاطر این اظطراب داشتن جدا از اون خانوم ا.ت اختلال عصبی هم دارن یعنی هیچی بهتون راجب بیماری خطرناکشون نگفتن
کوک ویو
وقتی دکتر اینارو میگفت از خودم ناراحت شدم که اینطوری راجبش فکر کردم اون برای اینکه ما ناراحت نشیم کلی میکاپ میکرد تا صورت رنگ پریدشو نبینیم هر وقت تمرین ترک میکرد حالش بد بود تو همین حال بودم که...
حمایت فراموش نشه هااااا 😆😆
۲.۸k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.