فیک🫦doubt in love🫦پارت♡52♡
فیک🫦doubt in love🫦پارت♡52♡
ا.ت : با ادما به اندازه لیاقتشون رفتار میکنم نه بیشتر که بی احترامی بشه نه کمتر که پرو بشن مث تو
یونجون: هر هر با مزه من خوابم میاد بچه ها شما چطور
ته : منم خوابم میاد چطوره الان بریم تو چادر هامون بخوابیم صبح هم بعد صبحونه حرکت کنیم نظرتون چیه
پسرا و ا.ت و مترجم : باش به نظر من که مناسبه
مترجم : فقط بچه ها ما به اندازه هر نفر یه اتاق گرفتیم و اخرش فقط یه اتاق موند ما با خودمون گفتیم ما اتاق های خودمون رو گرفتیم چون اقای جونکوک و یونجون نبودن اتاق اخر مال اونا باشه
کوک : چیی این نامردی ما نبودید
ته : میخواستی زود تر بیاید که اتاق بگیرید
راوی : بچه ها غذا رو حساب کردن شماره اتاق هاشون رو پرسیدن و از سر میز بلند شدن که برن یه زن با یه بچه کوچیک و یه مرد جلوشون رو گرفتن
زنه : ببخشید ما از پرسنل اینجا پرسیدم که اتاق دارن اونا هم گفتن شما اکثر اتاق ها رو گرفتید میشه اتاق اخری رو به ما بدید به خدا صواب میکنید با یه بچه کوچیک توی این سرما خدا رو خوش نمیاد بیرون بخوابیم
جیمین : البته خانم محترم شما بیاید اتاق من من میریم تو یکی از اتاق های دوستام
مرده : ببخشید گفتن اتاق اخر واسه دونفره ما هم که سه نفریم بچه مادرش و من بهتر نیست ایشون بیان اتاق شما ما بریم اونجا جسرات منو ببخشید
جیمین : نه این چه حرفیه شما ببخشید خوب بالاخره سخته با یه بچه کوچیک توی جای تنگ موند خوب قبوله کوک تو بیا تو اتاق من یونجون توام با ا.ت
ا.ت : منو با این منحرف نزارید
یونجون : کی به کی میگه منحرف تو خودت بالشت ها از وسط برداشتی اصن از کجا معلوم بار اولم تو برنداشته باشی
ا.ت : ااانگاه کنا کی به کی میگه منحرف مرتیکه تو دوبار بدون اجاز منو بوسیدی
یونجون : واخ حالا انگار زور زور کی بوسیدمت خودتم از خدات بود همراهی میکردی
ا.ت : یاااا ایییی اممن اوو (کم اورده نمیدونه چی بگه )
کوک : حالا خودتون رو لو ندید اوکی ذاتاً تخت ها جدا از همه
ا.ت : اها خوبه پس بریم بخوابیم شب بخیر
یونجون : شب بخیر
مترجم : شب بخیر
ته و جیمین : شب بخیر
کوک : شب بخیر مترجم یه لحظه بیا
مترجم : بله بفرمایید جناب چیزی شده
کوک : اهوم شده
مترجم : چی شده کوک ببین پسر خوب بع جز من کسی حق نداره به یونجون بگه بِرُ اوکی
مترجم : به اوکی شد واسم ببخشید
کوک : اشکال نداره بخشیدم خوب حالا برو بخواب خوب استراحت کن تلافی این ۷۲ سال رو در بیار
مترجم : همچنین شب شما هم بخیر پسرم
ا.ت : با ادما به اندازه لیاقتشون رفتار میکنم نه بیشتر که بی احترامی بشه نه کمتر که پرو بشن مث تو
یونجون: هر هر با مزه من خوابم میاد بچه ها شما چطور
ته : منم خوابم میاد چطوره الان بریم تو چادر هامون بخوابیم صبح هم بعد صبحونه حرکت کنیم نظرتون چیه
پسرا و ا.ت و مترجم : باش به نظر من که مناسبه
مترجم : فقط بچه ها ما به اندازه هر نفر یه اتاق گرفتیم و اخرش فقط یه اتاق موند ما با خودمون گفتیم ما اتاق های خودمون رو گرفتیم چون اقای جونکوک و یونجون نبودن اتاق اخر مال اونا باشه
کوک : چیی این نامردی ما نبودید
ته : میخواستی زود تر بیاید که اتاق بگیرید
راوی : بچه ها غذا رو حساب کردن شماره اتاق هاشون رو پرسیدن و از سر میز بلند شدن که برن یه زن با یه بچه کوچیک و یه مرد جلوشون رو گرفتن
زنه : ببخشید ما از پرسنل اینجا پرسیدم که اتاق دارن اونا هم گفتن شما اکثر اتاق ها رو گرفتید میشه اتاق اخری رو به ما بدید به خدا صواب میکنید با یه بچه کوچیک توی این سرما خدا رو خوش نمیاد بیرون بخوابیم
جیمین : البته خانم محترم شما بیاید اتاق من من میریم تو یکی از اتاق های دوستام
مرده : ببخشید گفتن اتاق اخر واسه دونفره ما هم که سه نفریم بچه مادرش و من بهتر نیست ایشون بیان اتاق شما ما بریم اونجا جسرات منو ببخشید
جیمین : نه این چه حرفیه شما ببخشید خوب بالاخره سخته با یه بچه کوچیک توی جای تنگ موند خوب قبوله کوک تو بیا تو اتاق من یونجون توام با ا.ت
ا.ت : منو با این منحرف نزارید
یونجون : کی به کی میگه منحرف تو خودت بالشت ها از وسط برداشتی اصن از کجا معلوم بار اولم تو برنداشته باشی
ا.ت : ااانگاه کنا کی به کی میگه منحرف مرتیکه تو دوبار بدون اجاز منو بوسیدی
یونجون : واخ حالا انگار زور زور کی بوسیدمت خودتم از خدات بود همراهی میکردی
ا.ت : یاااا ایییی اممن اوو (کم اورده نمیدونه چی بگه )
کوک : حالا خودتون رو لو ندید اوکی ذاتاً تخت ها جدا از همه
ا.ت : اها خوبه پس بریم بخوابیم شب بخیر
یونجون : شب بخیر
مترجم : شب بخیر
ته و جیمین : شب بخیر
کوک : شب بخیر مترجم یه لحظه بیا
مترجم : بله بفرمایید جناب چیزی شده
کوک : اهوم شده
مترجم : چی شده کوک ببین پسر خوب بع جز من کسی حق نداره به یونجون بگه بِرُ اوکی
مترجم : به اوکی شد واسم ببخشید
کوک : اشکال نداره بخشیدم خوب حالا برو بخواب خوب استراحت کن تلافی این ۷۲ سال رو در بیار
مترجم : همچنین شب شما هم بخیر پسرم
۵.۳k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.