چه شیرین آمدی , شوری به دل انداختی رفتی
چه شیرین آمدی , شوری به دل انداختی رفتی
نگاهی کردی و کار دلم را ساختی , رفتی …
نشستی ساعتی چون شمع , در جمع هوسبازان
ولیکن عاشق دیوانه را نشناختی , رفتی …
نسوزد گلبن حسنت , که با دامن کشیدن ها
نمیدانی چه سوزی در دلم انداختی , رفتی ..
نگاهی کردی و کار دلم را ساختی , رفتی …
نشستی ساعتی چون شمع , در جمع هوسبازان
ولیکن عاشق دیوانه را نشناختی , رفتی …
نسوزد گلبن حسنت , که با دامن کشیدن ها
نمیدانی چه سوزی در دلم انداختی , رفتی ..
۹۹۶
۲۵ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.