پارت 6 مافیای سرخ
پارت 6 مافیای سرخ
ویو ا/ت
صبح ساعت ۹ بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازمو کردم و رفتم صبحونه خوردم
یکم فیلم دیدم و خوراکی خوردم که ساعت 2 شد
سری رفتم آماده شدم که برم سر کار.
آماده شدم و تاکسی گرفتم رفتم سر کار
ویو جونگکوک
از جین خواستم که یکم در مورد دوستای ا/ت و کسایی که دور و ورشن تحقیق کنه
که جین گفت دوستاش همون جیسو لوکا سوهو هست
ویو ا/ت
ساعت نزدیک ۸ بود که من خیلی خسته بودم و کلی هم کار کردم دیگه کم کم آماده شدم و رفتم خونه چون خونم با محل کار نیم ساعت فاصله داشت تصمیم گرفت خودم برم
هندزفری از داخل کیفم درآوردم و گذاشتم گوشم و آهنگ مورد علاقمو گوش کردم نزدیکای خونه بودم که یهو یه ون مشکی جلو وایساد و دوتا مرد هیکلی منو به زور بردن داخل ون
که دستمال گذاشتن دم دهن منم حرفه ای دستمالو بو نکردم
ویو جونگکوک
دستور دادم که ا/ت برام بیاره میدونستم زرنگه و
نمیتونن به همین راحتی بگیرنش
ولی من شانسمو امتحان کردم
ویو ا/ت
دیدم امدم خونه جونگکوک
ولی مثلاً بیهوشم
که یهو یکی یه سطل آب خالی کرد رو و منم مثلاً به هوش اومدم
که دیدم جونگکوک جلومه
× سلام
_ سلامو زهر مار تو گفتی اینطوری کنن
× ببخشید ولی اصلا از بی احترامی خوشم نمیاد
_ اع پس چرا اینطوری میکنی
× ازت یه درخواست دارم میدونم قبول نمیکنی ولی مجبوری
_ بگو میشنوم
× باید دوست دخترم شی
_ چی جدی میگی (خنده)
× نه شوخی میکنم الان هم دلقک میارم برات برقصه
_ چرا باید دوست دخترت بشم
× چون از روزی که دیدمت عاشقت شدم اول فکر کردم دارم اشتباه میکنم ولی واقعی بود تو خیلی زیبایی
_ اصلا گیرم که من قبول کردم میدونی چند سال اختلاف سنی داریم
× برام مهم نیست
ویو ا/ت
صبح ساعت ۹ بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازمو کردم و رفتم صبحونه خوردم
یکم فیلم دیدم و خوراکی خوردم که ساعت 2 شد
سری رفتم آماده شدم که برم سر کار.
آماده شدم و تاکسی گرفتم رفتم سر کار
ویو جونگکوک
از جین خواستم که یکم در مورد دوستای ا/ت و کسایی که دور و ورشن تحقیق کنه
که جین گفت دوستاش همون جیسو لوکا سوهو هست
ویو ا/ت
ساعت نزدیک ۸ بود که من خیلی خسته بودم و کلی هم کار کردم دیگه کم کم آماده شدم و رفتم خونه چون خونم با محل کار نیم ساعت فاصله داشت تصمیم گرفت خودم برم
هندزفری از داخل کیفم درآوردم و گذاشتم گوشم و آهنگ مورد علاقمو گوش کردم نزدیکای خونه بودم که یهو یه ون مشکی جلو وایساد و دوتا مرد هیکلی منو به زور بردن داخل ون
که دستمال گذاشتن دم دهن منم حرفه ای دستمالو بو نکردم
ویو جونگکوک
دستور دادم که ا/ت برام بیاره میدونستم زرنگه و
نمیتونن به همین راحتی بگیرنش
ولی من شانسمو امتحان کردم
ویو ا/ت
دیدم امدم خونه جونگکوک
ولی مثلاً بیهوشم
که یهو یکی یه سطل آب خالی کرد رو و منم مثلاً به هوش اومدم
که دیدم جونگکوک جلومه
× سلام
_ سلامو زهر مار تو گفتی اینطوری کنن
× ببخشید ولی اصلا از بی احترامی خوشم نمیاد
_ اع پس چرا اینطوری میکنی
× ازت یه درخواست دارم میدونم قبول نمیکنی ولی مجبوری
_ بگو میشنوم
× باید دوست دخترم شی
_ چی جدی میگی (خنده)
× نه شوخی میکنم الان هم دلقک میارم برات برقصه
_ چرا باید دوست دخترت بشم
× چون از روزی که دیدمت عاشقت شدم اول فکر کردم دارم اشتباه میکنم ولی واقعی بود تو خیلی زیبایی
_ اصلا گیرم که من قبول کردم میدونی چند سال اختلاف سنی داریم
× برام مهم نیست
۱۹.۵k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.