سناریو عیدی براتون اوردم 🥰😂
سناریو عیدی براتون اوردم 🥰😂
دومین سناریو
یه افسر پلیس دختر توی یه پایگاه توی یک محله که نزدیک یه مدرسه مختلط بوده کار میکرده که یک روز یه افسر پلیس مرد که مقامش با این دختره یکی بوده به پایگاه این دختره انتقالی میگیره بعد این دوتا عاشق هم میشن ولی بهم اعتراف نمیکنن بعد یک روز یه پرونده به دست این پایگاه میرسه که اون گزارش یک معلم مرد بوده که توی مدرسه به چند داتش تموز دختر تجاوز کرده اما هیچکس نتونسته به قاضی و دادگاه ثابت کنه که این معلم همچین کاری کرده پس به پلیس گفتن تا یه کاری کنه این افسر پلیس دختر مجبور میشه بره توی این مدرسه به عنوان یه دانش اموز انتقالی خلاصه این دختره میره و از اونجایی که قربانی های تجاوزی توسط این معلم دختر های ضعیف بودن که دیگران واسشون قلدری میکردن این دختره هم مجبور میشه یه جوری رفتار کنه که انگار اوم ضعیفیه و خلاصه میگذره و دختزه مدتی تو این مدرسه به عنوان دانش اموز بوده تا یک روز که موقع نهار ایک معلمه دخترررو میبره انباری مدرسه و به هیچکس نمیگه و دستای دختره رو میبنده و خودش میره دختره هم از اونجایی که چاقو داره دستاشو باز میکنه و به پلیسا خبر میده تا بیان اما الان نه تا دختره بتونه مدرک جمع کنه و البته که دختره دوربین هم کار میزاره بعد وقتی ه معلمه میاد یه جوری جلوه میده که انگار دستاش هنوز بستس معلمه جلو میاد و تا میخواد کاری انجام بده دختره بلند میشه تفنگشو رو به معلمه میگیره و پلیسا سریع وارد میشن و معلمه رو دستگیر میکنن و افسر پلیس مرد تا وارد نیشه دختررو بغل میکنه و ازش میپرسه که حالش خوبه یا نه دختره تعجب میکنه و اونم پسررو بغل میکنه فردای همون روز پسره به دختره اعتراف میکنه و باهم رل میزنن و بلاخره اون معلمه رو میندازن زندان🤣🤣 .
دومین سناریو
یه افسر پلیس دختر توی یه پایگاه توی یک محله که نزدیک یه مدرسه مختلط بوده کار میکرده که یک روز یه افسر پلیس مرد که مقامش با این دختره یکی بوده به پایگاه این دختره انتقالی میگیره بعد این دوتا عاشق هم میشن ولی بهم اعتراف نمیکنن بعد یک روز یه پرونده به دست این پایگاه میرسه که اون گزارش یک معلم مرد بوده که توی مدرسه به چند داتش تموز دختر تجاوز کرده اما هیچکس نتونسته به قاضی و دادگاه ثابت کنه که این معلم همچین کاری کرده پس به پلیس گفتن تا یه کاری کنه این افسر پلیس دختر مجبور میشه بره توی این مدرسه به عنوان یه دانش اموز انتقالی خلاصه این دختره میره و از اونجایی که قربانی های تجاوزی توسط این معلم دختر های ضعیف بودن که دیگران واسشون قلدری میکردن این دختره هم مجبور میشه یه جوری رفتار کنه که انگار اوم ضعیفیه و خلاصه میگذره و دختزه مدتی تو این مدرسه به عنوان دانش اموز بوده تا یک روز که موقع نهار ایک معلمه دخترررو میبره انباری مدرسه و به هیچکس نمیگه و دستای دختره رو میبنده و خودش میره دختره هم از اونجایی که چاقو داره دستاشو باز میکنه و به پلیسا خبر میده تا بیان اما الان نه تا دختره بتونه مدرک جمع کنه و البته که دختره دوربین هم کار میزاره بعد وقتی ه معلمه میاد یه جوری جلوه میده که انگار دستاش هنوز بستس معلمه جلو میاد و تا میخواد کاری انجام بده دختره بلند میشه تفنگشو رو به معلمه میگیره و پلیسا سریع وارد میشن و معلمه رو دستگیر میکنن و افسر پلیس مرد تا وارد نیشه دختررو بغل میکنه و ازش میپرسه که حالش خوبه یا نه دختره تعجب میکنه و اونم پسررو بغل میکنه فردای همون روز پسره به دختره اعتراف میکنه و باهم رل میزنن و بلاخره اون معلمه رو میندازن زندان🤣🤣 .
۴.۵k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.