عشق سخت گیر من پارت4
که یهو اشتباهی بدن لختش رو دیدم و از خجالت صورتم عین بادمجون شده بود
-:در ضمن من اسمم جونگکوکه میتونی بیب صدام کنی(نیش خند)
+:به همین امید باش
ات اونجا لباسی نداشت برای پوشیدن و باید از کوکی لباس میخواست
+:کوکییییییی کوکیییییییی چرا صدام رو نمیشنوه اه کوکییییی وای فایده نداره ملافه رو پیچیدم رو خودم و رفتم بیرون کوکی کجایی؟
-:اینجام یهو به ات نگاه کردم و از عصبانیت خون به مغزم نرسید دست ات رو گرفتم بردم اتاق چسبوندم به دیوار و گفتم
-:نمیگی یه بادیگارد تو رو میبینه هاااا تو واسه منی هیچکس قرار نیست تو رو اینجوری جز من ببینه مذت رو فقط من مبچشم و تمام (با داد شدید)
+:بغض کردم ولی از ترس چیزی نگفتم
-:به خودم اومدم و فهمیدم چه گوهی خوردم بیب ببخشید یهو خون به مغزم نرسید دستامو دور کمرش حلقه کردم و به گردنش نزدیک شدم دو بار مک زدم و گفتم ببخشید ترسیدم ملافه از دستت بیفته
-:منو بخشیدی؟
+:چرا باید ببخشم
-:ترسیدم ملافه از دستت بیوفته
+:ولی تو هم چرا یه شلوارک تنته و نیمه لختی هااا
-:از لبش بوس کردمو گفتم ....
5لایک برای پارت بعدی کافیهه💖💖
دوستون دارم 💞💞💞💞
-:در ضمن من اسمم جونگکوکه میتونی بیب صدام کنی(نیش خند)
+:به همین امید باش
ات اونجا لباسی نداشت برای پوشیدن و باید از کوکی لباس میخواست
+:کوکییییییی کوکیییییییی چرا صدام رو نمیشنوه اه کوکییییی وای فایده نداره ملافه رو پیچیدم رو خودم و رفتم بیرون کوکی کجایی؟
-:اینجام یهو به ات نگاه کردم و از عصبانیت خون به مغزم نرسید دست ات رو گرفتم بردم اتاق چسبوندم به دیوار و گفتم
-:نمیگی یه بادیگارد تو رو میبینه هاااا تو واسه منی هیچکس قرار نیست تو رو اینجوری جز من ببینه مذت رو فقط من مبچشم و تمام (با داد شدید)
+:بغض کردم ولی از ترس چیزی نگفتم
-:به خودم اومدم و فهمیدم چه گوهی خوردم بیب ببخشید یهو خون به مغزم نرسید دستامو دور کمرش حلقه کردم و به گردنش نزدیک شدم دو بار مک زدم و گفتم ببخشید ترسیدم ملافه از دستت بیفته
-:منو بخشیدی؟
+:چرا باید ببخشم
-:ترسیدم ملافه از دستت بیوفته
+:ولی تو هم چرا یه شلوارک تنته و نیمه لختی هااا
-:از لبش بوس کردمو گفتم ....
5لایک برای پارت بعدی کافیهه💖💖
دوستون دارم 💞💞💞💞
۵.۵k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.