part9
فیک تهیونگ(تنفر تا عشق)پارت۹
+《خنده شیطون》
(پرش زمانی به صبح)
ا.ت:چشمامو باز کردم و با صورت کیوت تهیونگ مواجه شدم
+کاشکی مال من بودی《اروم》
_من مال توعم
+اع بیداری؟
سریع از جاش بلند شد
_شب نتونستم درست بدنتو ببینم چقدر بدن بیبیم خوبه
+بیا بریم پایین
^یعنی چی تهیونگ کجاست!《داد》
=ارباب اشون خوابن
+وای بدبخت شدیم من لباس ندارم
_خوب نداشته باشی یعنی از اینکه با من خوابیدی خجالت می کشی؟
+تهیونگ بس کن
بوم(باز شدن در)
^تهیونگ تو....زود بیاین پایین
پدر تهیونگ رفت و ات هنوز زل زده ود به در
_لباساتو بپوش بریم پایین
+ب...با..باشه
_افرین بیبی گرل
سریع لباسامو پوشیدم و رفتم پایین
پدر تهیونگ:میرم سر اصل مطلب شما باید تموم کنید
_چی؟
باید رابطتون رو تموم کنید
+اما چرا؟
^تهیونگ باید با سویا ازدواج کنه اصلا تو میدونی شغل تهیونگ چیه؟
+ما..مافیا؟
^پس با این که گفته پیشش موندی چا عشق جالبی!
_تو از کجا میدونی؟
+یو..یونا بهم گفت اما لطفا کارش نداشته باش
_ا.ت از دید تو من همچسن ادمیم؟
+نه ولی..
^تمومش کنید《با داد》
_پدر من نمیخوام با سویا ازدواج کنم
^پسر احمق عشق در مقابل قدرت ارزشی نداره
_اره شاید براتو نداشته باشه ولی برا من داره
^همین که گفتم فردا نامزد میکنین تازه نتیجم میخوام پس مراقبش باش
+چرا من باید درد بکشم؟ این پسر شما بود که منو مجبور به این رابطه کرد من حتی دوستشم نداشتم
^تموم شد دیدی ا.ت حتی دوستتم نداشته
_اره درسته دوستم نداشت اما الان عاشقمه
^درست میگه؟(روبه ا.ت)
+ب..بله
^خیل خب به هر حال باید با سویا ازدواج کنی
(پدر تهیونگ خارج شد)
پایان
بدم میاد ازین شخصیتا که اختلال ایجاد میکن😑فازشون چیه نمیزارن اینا بهم برسن😒
شرط کامنت:۱۵ کامنت
شرط لایک:۱۰ لایک
زود برسوسنین☕
+《خنده شیطون》
(پرش زمانی به صبح)
ا.ت:چشمامو باز کردم و با صورت کیوت تهیونگ مواجه شدم
+کاشکی مال من بودی《اروم》
_من مال توعم
+اع بیداری؟
سریع از جاش بلند شد
_شب نتونستم درست بدنتو ببینم چقدر بدن بیبیم خوبه
+بیا بریم پایین
^یعنی چی تهیونگ کجاست!《داد》
=ارباب اشون خوابن
+وای بدبخت شدیم من لباس ندارم
_خوب نداشته باشی یعنی از اینکه با من خوابیدی خجالت می کشی؟
+تهیونگ بس کن
بوم(باز شدن در)
^تهیونگ تو....زود بیاین پایین
پدر تهیونگ رفت و ات هنوز زل زده ود به در
_لباساتو بپوش بریم پایین
+ب...با..باشه
_افرین بیبی گرل
سریع لباسامو پوشیدم و رفتم پایین
پدر تهیونگ:میرم سر اصل مطلب شما باید تموم کنید
_چی؟
باید رابطتون رو تموم کنید
+اما چرا؟
^تهیونگ باید با سویا ازدواج کنه اصلا تو میدونی شغل تهیونگ چیه؟
+ما..مافیا؟
^پس با این که گفته پیشش موندی چا عشق جالبی!
_تو از کجا میدونی؟
+یو..یونا بهم گفت اما لطفا کارش نداشته باش
_ا.ت از دید تو من همچسن ادمیم؟
+نه ولی..
^تمومش کنید《با داد》
_پدر من نمیخوام با سویا ازدواج کنم
^پسر احمق عشق در مقابل قدرت ارزشی نداره
_اره شاید براتو نداشته باشه ولی برا من داره
^همین که گفتم فردا نامزد میکنین تازه نتیجم میخوام پس مراقبش باش
+چرا من باید درد بکشم؟ این پسر شما بود که منو مجبور به این رابطه کرد من حتی دوستشم نداشتم
^تموم شد دیدی ا.ت حتی دوستتم نداشته
_اره درسته دوستم نداشت اما الان عاشقمه
^درست میگه؟(روبه ا.ت)
+ب..بله
^خیل خب به هر حال باید با سویا ازدواج کنی
(پدر تهیونگ خارج شد)
پایان
بدم میاد ازین شخصیتا که اختلال ایجاد میکن😑فازشون چیه نمیزارن اینا بهم برسن😒
شرط کامنت:۱۵ کامنت
شرط لایک:۱۰ لایک
زود برسوسنین☕
۱۲.۴k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.