☆ Black? ☆
☆ Black? ☆
[ P ۱۰ ]
لیوان آب رو برداشتی و جرعه یی ازش نوشیدی
کوک : خوبی عشقم؟ "نگران
ا/ت : خوبم عشقم "چشم غره و لبخند فیک
سوک : خب پس هفته ی بعد عروسی رو بگیریم؟
کوک : اره عمو جان چرا که نه
سوک : خب پس عالی شد ، جونگکوک میشه من امشب اینجا بمونم فردا صبح باهم بریم برای کارای عروسی؟
کوک : عالی میشه میتونید بمونید
ا/ت : فقط دوست من فردا صبح میاد اینجا برای اینکه خودتون معذب نشید میگم
سوک : نه اشکالی نداره دخترم
غذا تونو خوردین ، میز و جمع کردی بعدش تو و جونگکوک هم اتاق سوک رو بهش نشون دادید
کوک : خب عمو جان اینم اتاقتون ، اگه کاری ندارید من دیگه میرم بخوابم
سوک : نه پسرم برید بخوابید شب بخیر
و درو بست
ا/ت : بخوابید؟ " آروم
کوک : اره اون فکر میکنه ما تو یه اتاق میخوابیم "اروم
ا/ت : چی ؟؟" تعجب و آروم
کوک : مجبوریم تو برو روی تخت بخواب من روی مبل میخوابم
ا/ت: باش
کوک : من یه کم تو دفتر کار دارم بعدش میام
ا/ت : اوکی
رفتی توی اتاقتون و روتینتو انجام دادی ، لباس خوابتو پوشیدی و داشتی از توی حموم بیرون می آمدی که با دیدن جونگکوک روی مبل ترسیدی که به صورت به شدت کیوتی خوابیده بود
ا/ت : کیوت " آروم و لبخند
از روی تخت ملافه ی مشکی رنگ رو برداشتی روی بدنش انداختی و رفتی خوابیدی
"پرش زمانی به فردا صبح"
صبح با نور زیادی که از پنجره به داخل اتاق تابیده بود از خواب بیدار شدی و با جای خالیه جونگکوک روی مبل مواجه شدی، کار های لازم رو کردی که از پایین صدای زنگ رو شنیدی،
ادامه دارد ...
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
[ P ۱۰ ]
لیوان آب رو برداشتی و جرعه یی ازش نوشیدی
کوک : خوبی عشقم؟ "نگران
ا/ت : خوبم عشقم "چشم غره و لبخند فیک
سوک : خب پس هفته ی بعد عروسی رو بگیریم؟
کوک : اره عمو جان چرا که نه
سوک : خب پس عالی شد ، جونگکوک میشه من امشب اینجا بمونم فردا صبح باهم بریم برای کارای عروسی؟
کوک : عالی میشه میتونید بمونید
ا/ت : فقط دوست من فردا صبح میاد اینجا برای اینکه خودتون معذب نشید میگم
سوک : نه اشکالی نداره دخترم
غذا تونو خوردین ، میز و جمع کردی بعدش تو و جونگکوک هم اتاق سوک رو بهش نشون دادید
کوک : خب عمو جان اینم اتاقتون ، اگه کاری ندارید من دیگه میرم بخوابم
سوک : نه پسرم برید بخوابید شب بخیر
و درو بست
ا/ت : بخوابید؟ " آروم
کوک : اره اون فکر میکنه ما تو یه اتاق میخوابیم "اروم
ا/ت : چی ؟؟" تعجب و آروم
کوک : مجبوریم تو برو روی تخت بخواب من روی مبل میخوابم
ا/ت: باش
کوک : من یه کم تو دفتر کار دارم بعدش میام
ا/ت : اوکی
رفتی توی اتاقتون و روتینتو انجام دادی ، لباس خوابتو پوشیدی و داشتی از توی حموم بیرون می آمدی که با دیدن جونگکوک روی مبل ترسیدی که به صورت به شدت کیوتی خوابیده بود
ا/ت : کیوت " آروم و لبخند
از روی تخت ملافه ی مشکی رنگ رو برداشتی روی بدنش انداختی و رفتی خوابیدی
"پرش زمانی به فردا صبح"
صبح با نور زیادی که از پنجره به داخل اتاق تابیده بود از خواب بیدار شدی و با جای خالیه جونگکوک روی مبل مواجه شدی، کار های لازم رو کردی که از پایین صدای زنگ رو شنیدی،
ادامه دارد ...
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
۱۶.۸k
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.