p12 ببخشین اسمات نشد ولی بعدی حتما اسماته و برا تاخیر
زیا: پاصدم لباسام رو پوشیدم زیا: چرا داری نگام میکنی کوک:انگار ندیدیم😐زیا:بی حیا کوک: اخخخییی دارم میرم شرکت لااقل یه ۷،۸ساعت جمالتو نمیبینم زیا:برو خداتو شکر کن پسره احمق کوک:احمق خودتی بدقواره زیا: بدقواره عمتههههههه عههههه کوک:عه عه هار نشو میرن پایین و بعد غذا: زیا میخواستم برم حیاط که کوک دستم رو گرف زیا: هوم کوک:وقتی گفتم بدقواره منظورم این نبود که بدنت بدقوارس منظورم اینکه از لحاظ ذهنی،عقلی،کلا همه پی بد قواره ای زیا: چه ربطی داشت😐کوک:خب ...تو ربط بده دومن خانم جئون قراره امشب دوستام بیان پس شب منتظرم نموم چشمک زد و رفت زیا: بی ادببببب عههههه کوک: رفتم شرکت : کوک:نامجون پروژه ها چیشد نامجون: اممم یه چیزی میخواستمبگم کوک:بگو نامجون: منشیتون استفا داد کوک:اولا رسمی حرف نزن دومن برو یه منشی دیگه پیدا کن به من چه اخه اه نامجون : اوکی کوک:بعد از مدنی یه دختر اومد تو دختر:امم سلام اقای جئون من منشیتون سونیا پارک هستم کوک :باشه بیا پروژه هارو حل کن سونیا:باشه کوک:دختر خوشگلیه کاش با زیا ازدواج نمیکردم اینو میگرفتم ولی زوری خو درسته ها به زیا نمیدونم حسم چیه عجیبه خودشم عجیبه.... بریم پیش زیا:بعد رفتن کوک از پایین صدای داد خدمتکارا رو شنیدم رفتم پایین دیدم یکی از خدمتکارا بیهوش شده اونو بردن بیمارستان و بعضی هاهم پیش اون رفتن فقط ۲،۳نفر خدمتکار بودن خیلی خستشون بود پس گفتم برن کمی استراحت کنن تو یه عمارت فقطمن بودم همینجوری که نشسته بودم یادم اوفتاد شب کوک دوستاش رو دعوت کرده زود رفتم اشپز خونه و همه چیرو حل کردم رفتمنشستمروبه روی تلوزیون از زبان کوک:بعد اینکه کارام تمومشد رفتن خونه هیچکی انگتر خونه نیس اخه هیچ ماشینی نیس اینجا رفتم داخل عمارت که با ورودم زیا رو دیدم که نشسته داره کارتون میبینه😐 مثلا ۱۸ سالشه بدبخت خواستم کرم بریزم(بچه ها زیا نفهمیده که کوک اومده)یه سطل ابو برداشتم و ریختم روش جیغ زد اونقدر خندیدم که شکمم درد میکرد اوفتاد دنبالم کوک: میخوای چیکار بام بکنی؟ زیا: قراره بکشمت کوک:😂😂 میدونستم اسکلی اینقدر را هم نه 🤣🤣🤣 کوک: که دیدم صداش در نیومد برگشتم دیدم نیس وا که یه سطل اب یخ روم ریختتتتتت کوک: میکشمتتتت که در رو زدن زیا: وقتی بازش کردم جیمین و شوگا و نامجون و یه پسر دیگه هس اومدن تو بهشون سلام دادم و رفتم از اشپز خونه خوراکی بردم تو اتاقشون که یا خداااااا کوککک این چه وضعیتیههههههههه همشون نیمه لخت بودن کوک:چطه وا وحشی شوگا: 😐داره صحنه دار میشه جی هوپ: اممم ببینم تو زیا هستی؟ زیا: بله خودمم جی هوپ: منم هوسوکم ولی بهم جی هوپ یا هوپ میگن شوگا: میدونیتی اسم اصلی من یونگیه جیمین: میدونستی منم همون جیمینم زیا:😐
ا
ا
۷۰.۲k
۱۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.