فیک کوک ( جدایی ناپذیر) پارت ۴۵
۱ سال بعد
از زبان نویسنده
خب یک سال گذشت و جونگ کوک برنگشت...تهیونگ هم همه چیزش رو فروخت تو پایین شهر مجبور شدن یه خونه کوچیک اجاره کنن
ا/ت بعد از رفتن جونگ کوک افسردگی شدید گرفته بود..توهم میزد حالش خوب نبود برای همین تو کیلنیک بیماران اعصبی ۵ ماه بستری شد...( خواهشاً هی نگین این عطر عشقه چون واقعا هم همونه اما کلی تغییر دادم بهش )ا/ت در دورانی که توی کیلینیک بود همونجا هر روز می نشست خاطراتش با جونگ کوک رو مینوشت تا اینکه از اونجا وقتی مرخص شد اون نوشته ها رو به کمک جین تبدیل به کتاب کرد و منتشر کرد و کلی هم از کتابش استقبال شد با پولی که از فروش کتاب بدست آورد تونست یه خونه ویلایی خارج از شهر بخره تا دور از همه تنها زندگی کنه
از زبان نویسنده
خب یک سال گذشت و جونگ کوک برنگشت...تهیونگ هم همه چیزش رو فروخت تو پایین شهر مجبور شدن یه خونه کوچیک اجاره کنن
ا/ت بعد از رفتن جونگ کوک افسردگی شدید گرفته بود..توهم میزد حالش خوب نبود برای همین تو کیلنیک بیماران اعصبی ۵ ماه بستری شد...( خواهشاً هی نگین این عطر عشقه چون واقعا هم همونه اما کلی تغییر دادم بهش )ا/ت در دورانی که توی کیلینیک بود همونجا هر روز می نشست خاطراتش با جونگ کوک رو مینوشت تا اینکه از اونجا وقتی مرخص شد اون نوشته ها رو به کمک جین تبدیل به کتاب کرد و منتشر کرد و کلی هم از کتابش استقبال شد با پولی که از فروش کتاب بدست آورد تونست یه خونه ویلایی خارج از شهر بخره تا دور از همه تنها زندگی کنه
۹۱.۱k
۲۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.