زندگی با یک مافیا 🖤🙂

p13
شروع کردیم و همشون رو با اصلحه کشتیم
که به ی در رسیدیم
سعی کردم بازش کنم فهمیدم باید کلید رو پیدا کنیم
سعی کردم بشکونمش ولی نشد
شوگا : دنبال کلید بگردین
هوپ : کلید واسه چی ؟
شوگا : یه در اینجاست باید بازش کنیم
هوپ : اها
داشتیم کل ساختمون رو زیر و رو میکردیم که چشمم به در خروجی افتاد
دیدم یکی از اون آدم ها داره فرار میکنه
تفنگم رو برداشتم ولی اومدم شلیک کنم دیدم تیر نداره
توف تو این شانس داد زدم :
شوگا : یکی به اون به اون پسره ی دم در خروجی بزنه ( بلند نه ها بلندد)
اون پسر انگار صدای ما رو شنید و دوید
هوپ سریع با تفنگش به دوتا پای اون پسر زد که باعث شد بیوفته
من سریع رفتم تا بگردم ببینم تو لباس این پسره چیزی پیدا میشه
سعی داشت فرار کنه من محک گرفته بودمش
همه جیب هاش رو گشتم هیچی نبود
پسره : حالا میتونم برم ؟
شوگا : نچ بعد نمیتونی با این پاها که راه بری
فکر کردم که یه چیز رو فهمیدم
این لباس جیب داخل هم داره
شوگا : کتت رو درار
پسره : چرا ؟
شوگا : گفتم درار ( با داد )
پسره کتش رو دراورد و من زیر رو روش کردم
که یه جیب مخفی پیدا کردم
سریع جیب رو باز کردم و کلید رو برداشتم
پسره : میتونم برم ؟
شوگا : نه
پسره : چرا ؟
شوگا : چون همه چیز رو دیدی بای بای
پسره : نه نه میتونم …………
که با شلیکی که من به مغزش کردم مرد
شوگا : بیاین در رو باز کنیم
هوپ : ممکنه که پشت اون در یچیزی باشه
جیمین : اره بیاین اصلحه هامون رو پر کنیم
شوگا : باشه
اصلحه هامون رو پر کردیم
من در رو باز کردم که یهو
خ
م
ا
ر
ی
بیاین دوتا پارت گذاشتم ببخشید دیر وقت گذاشتم ❤️
برای پارت بعد شرطا :
لایک : ۷ تا
کامنت : ۶ تا
تا پارت بعد بای بای 🫶🏻❤️