بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
درب خانه ی ابراهیم کوبیده میشود.صدایش باهمه ی دق الباب هافرق دارد،ن رم تروخوش آهنگ ترازهمیشه.
دست به عصامیگیرد ودررامیگشاید،صوت وصورت خوش جبرئیل را به خانه هدایت میکند. ا ابراهیم خانه رامیگردد تاچیزی برای فرشته بیاورد اما چیزی به عطرومزه ی انعام بهشتی پیدا نمیکند.
حیران سرش رابه زیرمی اندازد وازمهمان عذر میخواهد;وجبرئیل سربه زیرانداخته وچهره اش گلگون است برای این همه محبت برترین مخلوق خدا! چندی خانه ساکت میشود…
نه امام لب ازلب می گشاید نه امین الله بی اذن صاحب خانه سخن میگوید.هرکدام درفکری هستند.
ابراهیم خیره به لب های فرشته میشود ولبخندهای گاه به گاهش رامی شمارد.نویدخوبی است این همه لبخند در چنددقیقه! پیغمبر خدا این پاوآن پامیکند تارشته ی سخن رابه لب های فرشته بدوزد وبالاخره تاب نمی آوردوبفرمامیزند: سلام ودرود خدابرتو ای خلیل الله!خبر،خبر عطاکردن فرزندی صالح به تواست.پاداش این همه صبرمی شوط اسماعیل که نسلش می رسدبه احمد،بهترین مخلوق خدا،وازاحمدمیرسد به آخرین منجی بشریت ،فرزندت مهدی! به فرمان خداچهل روز روزه بگیروازمردم وسخن گفتن دوری کن! صبرکن که خدا،باصبرکنندگان است.
شجره نامه ی بنی اسماعیل میرسد به آخرین پیامبر،احمد،که میشود فرزند خلف ابراهیم. دشمنان مدام به سخره میگیرند پیامبررا ومیگویند ابتر است غافل ازاینکه سرگذشت ابراهیم راازیاد برده اند.مگرمیشود عزیزخدا باشی وابتر شوی?
خدا میخواهد ثابت کند خانه ی پیامبر بهشت است،کوثر رادرآن جاری میکند.کوثرهم میشود مادرتمام فرزندان ابراهیم وحسین وپسرانش ادامه دهنده ی نسل او. از علی هاومحمدهامیگذریم ومیرسیم به کاظم،که بازهم برای رضایش نام علی رابرمی گزیند.
سرنوشت علی هم میشود سرنوشت نورانی ابراهیم ومحمد.آمدن فرزندش به تأخیر افتاده بودواوهمچنان دانه های انتظارش را برسرراه پسرکش میچید.بازهم مردم درس هارا فراموش کرده ومردی از تبار نور را ابتر خوانده بودند.
ضامن چهل وهفت ساله ی مدینه خبر آمدن فرزندی به خواهرش میدهد. پسری که درخوابش اورا جواد خوانده بود.ازهمان بدو ورودش برکت را به شهر هدیه می دهدوجودوکرامتش را نشان همه میدهد.
پاکیزه ای ازنسل پاکیزه هاکه پیشانی بلندونورانی اش پیام آور شادی های تاریخ امامت است.
محمد اسماعیل وکوثر میشود برای علی وعلی میشود ابومحمد! بعداز سه روز دم مسیحایی اش هم رخ میکشد وزبان به شهادتین باز میکند!
به راستی که پاداش صبرکنندگان کوثرواسماعیل وجواد است! این است وعده ی خدا برای صبر کنندگان.
درس نوشت: همانقدر که ابراهیم عزیزبود،فرزندان زهرا(س)هم عزیزهستند.
وقتی رضا(ع)درسنین میان سالی فرزندی نداشت برای امتحان امتش بود که ببینند ازگذشته درس میگیرند یانه?
وقتی رضا فرزندی ندارد یعنی صبرکنید که بهترین سرنوشت هامنتظر شماست.امام همیشه امام است.
دلسوز هاهمیشه به فکرجامعه اند،حتی اگر برای آموزش به امت خودشان امتحان شوند.
پس درس بگیرید،جشن راهمیشه میگیرند.
میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام مبارک باد
http://haamedzamaani.ir/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/4343
درب خانه ی ابراهیم کوبیده میشود.صدایش باهمه ی دق الباب هافرق دارد،ن رم تروخوش آهنگ ترازهمیشه.
دست به عصامیگیرد ودررامیگشاید،صوت وصورت خوش جبرئیل را به خانه هدایت میکند. ا ابراهیم خانه رامیگردد تاچیزی برای فرشته بیاورد اما چیزی به عطرومزه ی انعام بهشتی پیدا نمیکند.
حیران سرش رابه زیرمی اندازد وازمهمان عذر میخواهد;وجبرئیل سربه زیرانداخته وچهره اش گلگون است برای این همه محبت برترین مخلوق خدا! چندی خانه ساکت میشود…
نه امام لب ازلب می گشاید نه امین الله بی اذن صاحب خانه سخن میگوید.هرکدام درفکری هستند.
ابراهیم خیره به لب های فرشته میشود ولبخندهای گاه به گاهش رامی شمارد.نویدخوبی است این همه لبخند در چنددقیقه! پیغمبر خدا این پاوآن پامیکند تارشته ی سخن رابه لب های فرشته بدوزد وبالاخره تاب نمی آوردوبفرمامیزند: سلام ودرود خدابرتو ای خلیل الله!خبر،خبر عطاکردن فرزندی صالح به تواست.پاداش این همه صبرمی شوط اسماعیل که نسلش می رسدبه احمد،بهترین مخلوق خدا،وازاحمدمیرسد به آخرین منجی بشریت ،فرزندت مهدی! به فرمان خداچهل روز روزه بگیروازمردم وسخن گفتن دوری کن! صبرکن که خدا،باصبرکنندگان است.
شجره نامه ی بنی اسماعیل میرسد به آخرین پیامبر،احمد،که میشود فرزند خلف ابراهیم. دشمنان مدام به سخره میگیرند پیامبررا ومیگویند ابتر است غافل ازاینکه سرگذشت ابراهیم راازیاد برده اند.مگرمیشود عزیزخدا باشی وابتر شوی?
خدا میخواهد ثابت کند خانه ی پیامبر بهشت است،کوثر رادرآن جاری میکند.کوثرهم میشود مادرتمام فرزندان ابراهیم وحسین وپسرانش ادامه دهنده ی نسل او. از علی هاومحمدهامیگذریم ومیرسیم به کاظم،که بازهم برای رضایش نام علی رابرمی گزیند.
سرنوشت علی هم میشود سرنوشت نورانی ابراهیم ومحمد.آمدن فرزندش به تأخیر افتاده بودواوهمچنان دانه های انتظارش را برسرراه پسرکش میچید.بازهم مردم درس هارا فراموش کرده ومردی از تبار نور را ابتر خوانده بودند.
ضامن چهل وهفت ساله ی مدینه خبر آمدن فرزندی به خواهرش میدهد. پسری که درخوابش اورا جواد خوانده بود.ازهمان بدو ورودش برکت را به شهر هدیه می دهدوجودوکرامتش را نشان همه میدهد.
پاکیزه ای ازنسل پاکیزه هاکه پیشانی بلندونورانی اش پیام آور شادی های تاریخ امامت است.
محمد اسماعیل وکوثر میشود برای علی وعلی میشود ابومحمد! بعداز سه روز دم مسیحایی اش هم رخ میکشد وزبان به شهادتین باز میکند!
به راستی که پاداش صبرکنندگان کوثرواسماعیل وجواد است! این است وعده ی خدا برای صبر کنندگان.
درس نوشت: همانقدر که ابراهیم عزیزبود،فرزندان زهرا(س)هم عزیزهستند.
وقتی رضا(ع)درسنین میان سالی فرزندی نداشت برای امتحان امتش بود که ببینند ازگذشته درس میگیرند یانه?
وقتی رضا فرزندی ندارد یعنی صبرکنید که بهترین سرنوشت هامنتظر شماست.امام همیشه امام است.
دلسوز هاهمیشه به فکرجامعه اند،حتی اگر برای آموزش به امت خودشان امتحان شوند.
پس درس بگیرید،جشن راهمیشه میگیرند.
میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام مبارک باد
http://haamedzamaani.ir/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/4343
۱.۹k
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.