سناریو هری پاتر
سناریو درخواستی از پسرای اسلیترین به اضافه ی هریپاتر
وقتی با یکی از بچه های اکیپشون دعوا میکنی
هریپاتر
(ات با رون داشت دعوا میکرد)
هری:خسته نشدید انقدر دعوا کردید بس کنید دیگه
تامریدل
تام:هر دوتاتون این بحث مسخره رو تموم کنین تا آوراکاداوراتون نکردم
متیوریدل
یکی از بچه های اکیپش تو رو میزنه
متیو:بار آخرت باشه که روی دوست دختر من دست بلند میکنی
اونیهنفر:خودش شروع کرد
متیو:خودشم شروع کرده باشه تو باید رو یه خانم دست بلند کنی؟(داد)
اونیهنفر:ببخشید
متیو بی توجه به اون دستت رو میگیره و از اونجا میبرتت
دراکومالفوی
(ات با کرب و گویل دعوا کرده)
دراکو:کرب،گویل هر دوتاتون گورتون رو گم کنید تا قبرتون رو نکندم
ریگولوسبلک
ریگولوس:کی دعوا رو شروع کرده بود؟(داد)
دوستاش:دوست دخترت
ات:دارن دروغ میگن
دوستاش:فعلا که تو داری دروغ میگی
ریگولوس:ات هیچوقت به من دروغ نگفته پس تقصیر شما دوتاست
دوستاش:ما.....
ریگولوس:از جلو چشمام گم شید و گورتون رو گم کنید قبل از اینکه از بخشیدنتون صرف نظر کنم
تئودورنات
تئو:چه اتفاقی افتاده؟
همه:هیچی
تئو:فکر کردید خرم نمیفهمم دعوا کردیدن؟(داد) کی شروع کرد؟
ات به دوستای تئو اشاره میکنه
تئو:به چه جرأتی با دوست دختر من دعوا کردین؟ میخواین بمیرین؟
دوستاش:نه...ببخ....
تئو:دیگه نمیخوام ببینمتون گمشید
لورنزوبرکشایر
ات:ولم کنید به لورنزو میگم
دوستاش:مگه اون دیگه دوستت داره؟یا به حرفات گوش میده؟
یکی دیگه از دوستاش:دور ور لورنزو نپلک اون لیاقتش بیشتر او توئه
لورنزو یهو پشتشون میاد
لورنزو:فکر نکنم بهتون اجازه داده باشم که تو مسائل زندگی من دخالت کنید....اجازه داده بودم؟
دوستاش:لو..رن...زو....تو...
لورنزو:زود تر گمشید تا همینجا خاکتون نکردم
ببخشید اگه بد شد🥲
ولی......
امیدوارم خوشتون بیاد❤
وقتی با یکی از بچه های اکیپشون دعوا میکنی
هریپاتر
(ات با رون داشت دعوا میکرد)
هری:خسته نشدید انقدر دعوا کردید بس کنید دیگه
تامریدل
تام:هر دوتاتون این بحث مسخره رو تموم کنین تا آوراکاداوراتون نکردم
متیوریدل
یکی از بچه های اکیپش تو رو میزنه
متیو:بار آخرت باشه که روی دوست دختر من دست بلند میکنی
اونیهنفر:خودش شروع کرد
متیو:خودشم شروع کرده باشه تو باید رو یه خانم دست بلند کنی؟(داد)
اونیهنفر:ببخشید
متیو بی توجه به اون دستت رو میگیره و از اونجا میبرتت
دراکومالفوی
(ات با کرب و گویل دعوا کرده)
دراکو:کرب،گویل هر دوتاتون گورتون رو گم کنید تا قبرتون رو نکندم
ریگولوسبلک
ریگولوس:کی دعوا رو شروع کرده بود؟(داد)
دوستاش:دوست دخترت
ات:دارن دروغ میگن
دوستاش:فعلا که تو داری دروغ میگی
ریگولوس:ات هیچوقت به من دروغ نگفته پس تقصیر شما دوتاست
دوستاش:ما.....
ریگولوس:از جلو چشمام گم شید و گورتون رو گم کنید قبل از اینکه از بخشیدنتون صرف نظر کنم
تئودورنات
تئو:چه اتفاقی افتاده؟
همه:هیچی
تئو:فکر کردید خرم نمیفهمم دعوا کردیدن؟(داد) کی شروع کرد؟
ات به دوستای تئو اشاره میکنه
تئو:به چه جرأتی با دوست دختر من دعوا کردین؟ میخواین بمیرین؟
دوستاش:نه...ببخ....
تئو:دیگه نمیخوام ببینمتون گمشید
لورنزوبرکشایر
ات:ولم کنید به لورنزو میگم
دوستاش:مگه اون دیگه دوستت داره؟یا به حرفات گوش میده؟
یکی دیگه از دوستاش:دور ور لورنزو نپلک اون لیاقتش بیشتر او توئه
لورنزو یهو پشتشون میاد
لورنزو:فکر نکنم بهتون اجازه داده باشم که تو مسائل زندگی من دخالت کنید....اجازه داده بودم؟
دوستاش:لو..رن...زو....تو...
لورنزو:زود تر گمشید تا همینجا خاکتون نکردم
ببخشید اگه بد شد🥲
ولی......
امیدوارم خوشتون بیاد❤
۲۶.۷k
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.