مافیای من
#مافیای_من
Part:5
دیدم از 5 دقیقه بیشتر شد ک با بادیگاردا وارد خونه شدم دیدم یه دختر بسیار جذاب کیوت و خشگل نشسته دلم براش رفت ععع کوک چی میگی خدت رو جمع کن پسر
دختره تو شوک بود ک گفت :
ات: الان دارید با من شوخی میکنید پدر (ن داریم راستش رو میگم باور کن 😂)
چان یول:مگه نشنیدی چند بار بگم دختره ی هرزه (عصبانی)
ات: اخه تو دیگه کی بودی مردک هانن؟(بعله این ات واقعیه 😂)
کثافت اشغال خدا لعنتت کنه من دیگع چی بگم زندگی مو نابودی کردی بیشعور خررر ( گریه داد )
داشتم همین طوری فحش میدادم ک دیدم ی پسر جذاب با کت شلوار واستاده جلو در (ت این وضعیت ب چ چیز هایی فک میکنه 😂)
ک بعش گفتم :
ات: تو همون بوزی هسی ک سر من شرط بندی کردی ن ( میره جلوش وامیسته)
کوک: ت الان با کی بودی؟( تعجب )
ات: مگه کری؟(حالت تمسخرآمیز )
کوک:ببرینش
ات : یعنی چی بابا برو با من شوخی نکن میگیرم چیزت میکنم هاا (از شدت گریه و عصبانیت )
کوک : تا اینو گفت گفتم بیهوشش کنن وقتی بی هوش شد رفتم پیش چاپ یول و گفتم
کوک : دیگه دور و ور این دختر نبینمت ( عاره دخترا ی شوهر مث این نمیخایین؟😂)
Part:5
دیدم از 5 دقیقه بیشتر شد ک با بادیگاردا وارد خونه شدم دیدم یه دختر بسیار جذاب کیوت و خشگل نشسته دلم براش رفت ععع کوک چی میگی خدت رو جمع کن پسر
دختره تو شوک بود ک گفت :
ات: الان دارید با من شوخی میکنید پدر (ن داریم راستش رو میگم باور کن 😂)
چان یول:مگه نشنیدی چند بار بگم دختره ی هرزه (عصبانی)
ات: اخه تو دیگه کی بودی مردک هانن؟(بعله این ات واقعیه 😂)
کثافت اشغال خدا لعنتت کنه من دیگع چی بگم زندگی مو نابودی کردی بیشعور خررر ( گریه داد )
داشتم همین طوری فحش میدادم ک دیدم ی پسر جذاب با کت شلوار واستاده جلو در (ت این وضعیت ب چ چیز هایی فک میکنه 😂)
ک بعش گفتم :
ات: تو همون بوزی هسی ک سر من شرط بندی کردی ن ( میره جلوش وامیسته)
کوک: ت الان با کی بودی؟( تعجب )
ات: مگه کری؟(حالت تمسخرآمیز )
کوک:ببرینش
ات : یعنی چی بابا برو با من شوخی نکن میگیرم چیزت میکنم هاا (از شدت گریه و عصبانیت )
کوک : تا اینو گفت گفتم بیهوشش کنن وقتی بی هوش شد رفتم پیش چاپ یول و گفتم
کوک : دیگه دور و ور این دختر نبینمت ( عاره دخترا ی شوهر مث این نمیخایین؟😂)
۱.۳k
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.