پارت 12 :
پارت 12 :
گوشی و از دست لنا کشیدم و پرت کردم زمین ک
شکست
لنا:ته.....تهیونک تو......
تهیونگ:ببند دهنتو هرزه عوضی دو رو از جلو چشمام
گمشو
لنا:چی ....من.....
تهیونگ:گفتم گمشو حیف ک بخاطر توع
هرزه و جنده ا/ت بیرون انداختم گمشو از جلو
چشام
لنا:هه باشع میرم من ک کارم و انجام دادم حالا میرم
(نیشخند)
بدبخت ا/ت ک گول تو رو خورد
ویو تهیونگ:
رفتم دم در خونه جنیس و در زدم و یهو
صدای ا/ت اومد
ا/ت: کیه .........الان میام
در و ک وا کردم دیدم تهیونگ خاستم درو ببندم ک
پاش و لای در گزاشتم و گفت
ببخشید ا/ت اشتباه از من بود خیلی ببخشید
ا/ت: ها چیه لابد چون فهمیدی من حامله م
گفتی بیای دوباره اذیتم کنی
تهیونگ:تو......تو چی گفتی تو واقعا بارداری؟!
ا/ت: خب حالا باشم ک چی چیش ب تو
تهیونگ: خودمو برای کیوت کردمو و التماسش کردم غضیه
و براش تعریف کردم و بلاخره قبول
کردو باهم رفتیم سر خونه زندگیمون
و صاحب ی پسره خیلی خوشگل شدیم بنام
جانگ شی.
پایان رمان عشق_خیانتکار
امید وارم خوشتون اومده باشه لایک یادت نره
بیبی گرل 💜💙
گوشی و از دست لنا کشیدم و پرت کردم زمین ک
شکست
لنا:ته.....تهیونک تو......
تهیونگ:ببند دهنتو هرزه عوضی دو رو از جلو چشمام
گمشو
لنا:چی ....من.....
تهیونگ:گفتم گمشو حیف ک بخاطر توع
هرزه و جنده ا/ت بیرون انداختم گمشو از جلو
چشام
لنا:هه باشع میرم من ک کارم و انجام دادم حالا میرم
(نیشخند)
بدبخت ا/ت ک گول تو رو خورد
ویو تهیونگ:
رفتم دم در خونه جنیس و در زدم و یهو
صدای ا/ت اومد
ا/ت: کیه .........الان میام
در و ک وا کردم دیدم تهیونگ خاستم درو ببندم ک
پاش و لای در گزاشتم و گفت
ببخشید ا/ت اشتباه از من بود خیلی ببخشید
ا/ت: ها چیه لابد چون فهمیدی من حامله م
گفتی بیای دوباره اذیتم کنی
تهیونگ:تو......تو چی گفتی تو واقعا بارداری؟!
ا/ت: خب حالا باشم ک چی چیش ب تو
تهیونگ: خودمو برای کیوت کردمو و التماسش کردم غضیه
و براش تعریف کردم و بلاخره قبول
کردو باهم رفتیم سر خونه زندگیمون
و صاحب ی پسره خیلی خوشگل شدیم بنام
جانگ شی.
پایان رمان عشق_خیانتکار
امید وارم خوشتون اومده باشه لایک یادت نره
بیبی گرل 💜💙
۱۶.۵k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.