part 5
part 5
ات : حالا هرچی من با تو یکی جایی نمیرم
تهیونگ : خوبقم بهت نیومده باشه تو مدرسه میبینت الاق عزیزم
ات : میبینمت گاو جونم
تهبونگ : بای
ات ویو : مجبور بودم پیاده برم خونه اون همه راهو گوشیمو درآوردم و اهنگ مورد علاقه گزاشتم و به سمت خونه رفتم بالاخره رسیدم رفتم تو هنوز نیومده بودن پام بد جوری درد میکرد و زخم شده بو و خوابم میومد رفتم لباسمو عوض کردم که صدای در اومد
جیمین : ات خونه ای اتتت بیاا میخوام دوس دختراشون بهت معرفی کنین
شوگا : ما میرم طبقه بالا رو ببینم شمام هم اینجارو بگرد شاید صدامون نمیشنوه
جیمین : باشه
شوگا : ات چرا جواب نمیدادی جیمین پیداش کردم بیا
ات : ......
جیمین : ات شوگا با توس
ات : ......
شوگا : چت شده نمیخوای چیزی بگی
ات: قهرم بیرون
جیمین : واسه چی آخه
ات : گفتم بیروننن
شوگا : باشه باشه رفتیم
جیمین : این چش شده فک کنم این بارم بد جوری عصبیش کردیم و قراره حالا حالاها باهامون حرف نزنه
شوگا : و قطعا به گوه خوری میندازتمون
جیمین : شک نکن
ات : هویی کمتر غیبت منو بکنیننن
شوگا : یا خدااااا چجوری شندی
ات : ........
جیمین : باشه بابا جواب نده شب بخیر
تهیونگ ویو : صبح بت صدای زنگ گوشیم بیدار شدم و رفتم مدرسه تو حیاط بودم و داشتم با بچه ها حرف میزدم
جین : ته اونجارو ببین چرا اون دختره باهاشون نیس
تهیونگ : از کجا بدونم آخه اصا به ما چه
نامجون : اونجارو با تاکسی اومد
تهیونگ : به تو چه آخه بیاین بریم سر کلاس
ات ویو : از دستشون خیلی کفری بودم برا همین باهاشون مدرسه نیومدم و از اونجایی که رانندگی بلد نیستم ماشینم ندارم مجبور شدم با تاکسی بیام
تهیونگ : تو کلاس نشسته بودیم که ات اومد به به خانم ات داداشت و اون پسره کجان چرا تک تک اومدین
ات : به تو هیچ ربطی نداره
تهیونگ : باشه بابا بیا منو بخور
ات : سعی کنید پا رو دمم نزارین امروز عصاب ندارم هشتارمو دادم
معلم : خوب بچه ها بشینید سر جاهاتون
ات : ببخشید میشه جای منو با یکی از بچه ها عوض کنید
معلم : باشه جین جاتو با ات عوض کن
ات : ولی آخه
معلم : زود باشین
جین : چشم
ات : مرسی که جاتو باهام عوض کردی
جین : کاری نکردم
....
ات : حالا هرچی من با تو یکی جایی نمیرم
تهیونگ : خوبقم بهت نیومده باشه تو مدرسه میبینت الاق عزیزم
ات : میبینمت گاو جونم
تهبونگ : بای
ات ویو : مجبور بودم پیاده برم خونه اون همه راهو گوشیمو درآوردم و اهنگ مورد علاقه گزاشتم و به سمت خونه رفتم بالاخره رسیدم رفتم تو هنوز نیومده بودن پام بد جوری درد میکرد و زخم شده بو و خوابم میومد رفتم لباسمو عوض کردم که صدای در اومد
جیمین : ات خونه ای اتتت بیاا میخوام دوس دختراشون بهت معرفی کنین
شوگا : ما میرم طبقه بالا رو ببینم شمام هم اینجارو بگرد شاید صدامون نمیشنوه
جیمین : باشه
شوگا : ات چرا جواب نمیدادی جیمین پیداش کردم بیا
ات : ......
جیمین : ات شوگا با توس
ات : ......
شوگا : چت شده نمیخوای چیزی بگی
ات: قهرم بیرون
جیمین : واسه چی آخه
ات : گفتم بیروننن
شوگا : باشه باشه رفتیم
جیمین : این چش شده فک کنم این بارم بد جوری عصبیش کردیم و قراره حالا حالاها باهامون حرف نزنه
شوگا : و قطعا به گوه خوری میندازتمون
جیمین : شک نکن
ات : هویی کمتر غیبت منو بکنیننن
شوگا : یا خدااااا چجوری شندی
ات : ........
جیمین : باشه بابا جواب نده شب بخیر
تهیونگ ویو : صبح بت صدای زنگ گوشیم بیدار شدم و رفتم مدرسه تو حیاط بودم و داشتم با بچه ها حرف میزدم
جین : ته اونجارو ببین چرا اون دختره باهاشون نیس
تهیونگ : از کجا بدونم آخه اصا به ما چه
نامجون : اونجارو با تاکسی اومد
تهیونگ : به تو چه آخه بیاین بریم سر کلاس
ات ویو : از دستشون خیلی کفری بودم برا همین باهاشون مدرسه نیومدم و از اونجایی که رانندگی بلد نیستم ماشینم ندارم مجبور شدم با تاکسی بیام
تهیونگ : تو کلاس نشسته بودیم که ات اومد به به خانم ات داداشت و اون پسره کجان چرا تک تک اومدین
ات : به تو هیچ ربطی نداره
تهیونگ : باشه بابا بیا منو بخور
ات : سعی کنید پا رو دمم نزارین امروز عصاب ندارم هشتارمو دادم
معلم : خوب بچه ها بشینید سر جاهاتون
ات : ببخشید میشه جای منو با یکی از بچه ها عوض کنید
معلم : باشه جین جاتو با ات عوض کن
ات : ولی آخه
معلم : زود باشین
جین : چشم
ات : مرسی که جاتو باهام عوض کردی
جین : کاری نکردم
....
۹.۳k
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.