𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 پارت ۱۹
کسی خونه نبود جز اون گاو
اگه میمردم و نمیتونستم برم کره حلالش نمیکردم البته خب بدبخت گناهی نداره حللا ولش کن کمرم درد میکرد ولی خب طاقت فرسا نبود دراز کشیدم رو تخت حوصلم خیلی سر رفته بود زنگ زدم مطهره و فتطمه تماس تصویری باهم حرف میزدیم که میسو هم اومد داخل تماس
(تماس تصویری)
میسو=چرا دراز به درازی گشاد خانم؟
ا.ت=دست رو دلم نزار که سرم داره میترکه
پریود شدم😑🥲کمردرد شدید دارم
مطی=او مای گاد ننه بگردم
فاطی=آیییی چی بد بیخی حالا کسی خونه نیس انگار تنهایی
ا.ت=نه یک گاو تو خونه هست بقیه نیستن
میسو=گاو؟گاو کیه
ا.ت=علی گاو بیشور
مطی=باز چیکار کرده
ا.ت=بیشعور داشتم غذا میخوردم اومد از پشت پخ گفت دلم ترکید هیچ غذا پرید تو گلوم داشتم خفه میشدم بعد میگه ببخشید نمیدونستم غذا میخوری پسره.....
تا اومدم فحش نثارش کنم دوباره اومد تو اتاق دوباره گفت پخخخخ یه جیغ فرا قرمز کشیدم گوشی رو پرت کردم رو هوا
علی=🤣🤣🤣🤣🤣(الان داره میخنده😐)
الهیی بگردم ترسیدی؟ببخشید
ا.ت=برو گمشوووووووووووووووووووو
فرار کرد رفت
گوشی رو برداشتم پشت گوشی اون سه تا داشتن هر هر بهم میخندیدن بیشورا
ا.ت=خیلی خرین
میسو=ببخشیید ببخشید
ا.ت=حالا دیدین چرا میگم گاو؟چون مث گاوه
میسو=وای خدایا دارم جر میخورم خدایا
یهو در اتاق باز شد میخواستم بگم گاوه هر برو گمشو که یهو ماهان تو چارچوب در ظاهر شد دهنم به کلی بسته شد
مطی=چیشد جن دیدی الووو هویییی
گوشی رو به سمت ماهان چرخوندم همشون لال شدن ماهان هم مث چی داشت نگام میکرد
یهو فاطی جیغ کشید
فاطی=یااااااا بپیچ اونور نامحرمه
گوشی رو کردم زیر پتو که ماهان بقی زد زیر خنده
ا.ت=نخند بیشعور ابروم رفت خره
مطی=امممم خا چیزه دیگه قطع کن ینی چیزه ما میریم مزاحم نمیشیم بای
فاطی=اره راست میگه ما میریم بای
ا.ت=نههههه واستینن نههه
همشون قطع کردن اههه
ا.ت=دیدی چیکار کردی داشتم با دوستام حرف میزنم اومدی گند زدی بهش اون از داداشت اینم از تو
ماهان=الان مشکل چیه؟خب نمیخواستن مزاحم بشن
اومد داخل و در و بست از قضیه امیر از تنها موندن با پسرا میترسیدم نث جونگکوک😂ولی خب واقعا از پسرا ترس تو دلم بوجود اومده بود
ولی خب برعکس تصورم اومد و رو زمین نشست و ساکت موند منم ریلکس تکیه دادم به تخت
ماهان=من قصد نداشتم که تماستونو
خراب کنم دوستات قطع کردن
من قصد ناراحت کردنتو ندارم باور کن ا.ت
ا.ت=باشه میدونم بگذر
ماهان=میشه یه چیزی ازت بخوام
ا.ت=چی
ماهان=م.میشه بیام بغلت؟لدفا
راستش انتظارشو نداشتن اما انگار داشتم منم کم کم بهش وابسته میشدم نتونستم مخالفت کنم اخه دلم بهش رحم میومد
ا.ت=بیا(خیلی اروم گفتم)
ماهان=چی؟
ا.ت=گفتم بیا ینی بیا بغلم اما اکه کاری کنی خودم از زندگی محوت میکنم
ماهان=
اگه میمردم و نمیتونستم برم کره حلالش نمیکردم البته خب بدبخت گناهی نداره حللا ولش کن کمرم درد میکرد ولی خب طاقت فرسا نبود دراز کشیدم رو تخت حوصلم خیلی سر رفته بود زنگ زدم مطهره و فتطمه تماس تصویری باهم حرف میزدیم که میسو هم اومد داخل تماس
(تماس تصویری)
میسو=چرا دراز به درازی گشاد خانم؟
ا.ت=دست رو دلم نزار که سرم داره میترکه
پریود شدم😑🥲کمردرد شدید دارم
مطی=او مای گاد ننه بگردم
فاطی=آیییی چی بد بیخی حالا کسی خونه نیس انگار تنهایی
ا.ت=نه یک گاو تو خونه هست بقیه نیستن
میسو=گاو؟گاو کیه
ا.ت=علی گاو بیشور
مطی=باز چیکار کرده
ا.ت=بیشعور داشتم غذا میخوردم اومد از پشت پخ گفت دلم ترکید هیچ غذا پرید تو گلوم داشتم خفه میشدم بعد میگه ببخشید نمیدونستم غذا میخوری پسره.....
تا اومدم فحش نثارش کنم دوباره اومد تو اتاق دوباره گفت پخخخخ یه جیغ فرا قرمز کشیدم گوشی رو پرت کردم رو هوا
علی=🤣🤣🤣🤣🤣(الان داره میخنده😐)
الهیی بگردم ترسیدی؟ببخشید
ا.ت=برو گمشوووووووووووووووووووو
فرار کرد رفت
گوشی رو برداشتم پشت گوشی اون سه تا داشتن هر هر بهم میخندیدن بیشورا
ا.ت=خیلی خرین
میسو=ببخشیید ببخشید
ا.ت=حالا دیدین چرا میگم گاو؟چون مث گاوه
میسو=وای خدایا دارم جر میخورم خدایا
یهو در اتاق باز شد میخواستم بگم گاوه هر برو گمشو که یهو ماهان تو چارچوب در ظاهر شد دهنم به کلی بسته شد
مطی=چیشد جن دیدی الووو هویییی
گوشی رو به سمت ماهان چرخوندم همشون لال شدن ماهان هم مث چی داشت نگام میکرد
یهو فاطی جیغ کشید
فاطی=یااااااا بپیچ اونور نامحرمه
گوشی رو کردم زیر پتو که ماهان بقی زد زیر خنده
ا.ت=نخند بیشعور ابروم رفت خره
مطی=امممم خا چیزه دیگه قطع کن ینی چیزه ما میریم مزاحم نمیشیم بای
فاطی=اره راست میگه ما میریم بای
ا.ت=نههههه واستینن نههه
همشون قطع کردن اههه
ا.ت=دیدی چیکار کردی داشتم با دوستام حرف میزنم اومدی گند زدی بهش اون از داداشت اینم از تو
ماهان=الان مشکل چیه؟خب نمیخواستن مزاحم بشن
اومد داخل و در و بست از قضیه امیر از تنها موندن با پسرا میترسیدم نث جونگکوک😂ولی خب واقعا از پسرا ترس تو دلم بوجود اومده بود
ولی خب برعکس تصورم اومد و رو زمین نشست و ساکت موند منم ریلکس تکیه دادم به تخت
ماهان=من قصد نداشتم که تماستونو
خراب کنم دوستات قطع کردن
من قصد ناراحت کردنتو ندارم باور کن ا.ت
ا.ت=باشه میدونم بگذر
ماهان=میشه یه چیزی ازت بخوام
ا.ت=چی
ماهان=م.میشه بیام بغلت؟لدفا
راستش انتظارشو نداشتن اما انگار داشتم منم کم کم بهش وابسته میشدم نتونستم مخالفت کنم اخه دلم بهش رحم میومد
ا.ت=بیا(خیلی اروم گفتم)
ماهان=چی؟
ا.ت=گفتم بیا ینی بیا بغلم اما اکه کاری کنی خودم از زندگی محوت میکنم
ماهان=
۱۰.۴k
۰۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.