Colored stars
part ①⑦
جیمین: سلام کیم ته
ته: خداحافظ
نامی: چته باز
ته: این مشنگ رل زده به من نگفته
جیمین: آره دوست پسرشو بخاطر من ول کرد همتون میشناسینش بزار بیارمش
رفت و با آسامی اومد
آسامی: سلام هیونگای گلم
ته: عه تویی که خاک تو سر جفتتون
که کوک از پشت سرم تا پهلوش خودشو کرده بود زیر هودیم و بغلم کرده بود
آسامی: این کیه چقدر شبیه جونگکوکه نکنه اونه واسا ببینم
کوک: برو اون ور جوجه
آسامی: خودشه نکنه.....
کوک: اره
ته: الان چرا رفتی اونجا
کوک: سرده
ته: میخواستی بیشتر لباس بپوشی
آسامی: یک دو سه سا لایه لباس تن بچم کردی؟ واسا
کوکو از زیر لباسم بیرون آورد
آسامی: خوشگل من الان تو سردته
کوک: آره
یونگی: فیلم سینماییه آسامی و کوک
رفتم درو بستم
اسامی: سرما خوردی
کوک: نه
اسامی: پس چی شده فداتشم این لباس کیه نال تو نیست نه
کوک: مال تهیونگه قشنگ دوتای من این تو جا میشه
ته؛ بیا اینجا ببینمت
اومد بغلم کرد و پاهاشو دور کمرم حلقه کرد
هوپی و جین: الکیلی شدم قشنگ بود آفرین افرین
نامی: برید بشینید جیمین دوست دخترتو بگیر
اسامی: میخوام برا کوک شیرموز بیارم
جیمین: بحث نکنین بزارین این بچه که تازه وارد جمع ما شده با ما راحت باشه
ته: اسامی شیرموزو بده
کوک: هانجی کجاست
جیمین: ولش کرد چون با چهار تا دختر هم زمان رابطه داشت
اسامی: میدونم نارا.....
کوک: بره بمیره کثافت هنوز یادمه به زور میخواست به من تجاوز کنه که بابام سر رسیده و اون مردک همشو یه شوخی جلوه داد
ته: میخواست چیکار کنه؟
کوک: بهم تجاوز کنه
ته: یه لحظه
زنگ زدم به اوسونگ و بهش گفتم تا پنج دقیقه یدیگه در خونه ی جیمین اون مردکو میخوام
اسامی: میخوای چیکار کنی
ته: میخوام بهش نشون بدم که این مال منه از وقتی دنیا اومده مال من بوده و هست
کوک: تو پیشی ای
یونگی: جانم؟
کوک: تو گربه ای
اسامی: دیدی گفتم هرکس تورو ببینه با گربه اشتباهت میگیره
یونگی: خیر من مین یونگیم
کوک: میدونم فقط اگه برات گوش بزاریم میشیم مین گربه
جین: ازاین زاویه بهشنگا نکرده بودم
زنگو زدن منم تفنگ جیمینو برداشتم و رفتم دم در
کوک: این یاروعه خب میتونی گم شی
اسامی: تو اینارو یاد بچم دادی وگرنه اون هیچ وقت این طور حرف نمیزد
هانجی: با من چیکار دارید اوه اوه دوتا از بیبیای من اینجان
اسامی: دهنتو ببند من دیگه مال تو نیستم
هانجی: پس بیبی خرگو.....
ته: صاحب داره تکرار کن
هانجی: توکدوم خ....
اوسونگ: خفه شو
کوک: تهشی بکشش
ته: من بخاطر بیبیم همه کاری میکنم اما چون از خون میترسی میسپارمش ره اوسونگ و اوسونگ وسط شهر جلوی دوربینا با قیافه ای که معلوم نباشه دارش بزن
اسامی: پس حالا درک میکنم چرا ازش بدت میومد
هانجی: چـ.. چی نهلطفا به من رحم کنید
ته:
جیمین: سلام کیم ته
ته: خداحافظ
نامی: چته باز
ته: این مشنگ رل زده به من نگفته
جیمین: آره دوست پسرشو بخاطر من ول کرد همتون میشناسینش بزار بیارمش
رفت و با آسامی اومد
آسامی: سلام هیونگای گلم
ته: عه تویی که خاک تو سر جفتتون
که کوک از پشت سرم تا پهلوش خودشو کرده بود زیر هودیم و بغلم کرده بود
آسامی: این کیه چقدر شبیه جونگکوکه نکنه اونه واسا ببینم
کوک: برو اون ور جوجه
آسامی: خودشه نکنه.....
کوک: اره
ته: الان چرا رفتی اونجا
کوک: سرده
ته: میخواستی بیشتر لباس بپوشی
آسامی: یک دو سه سا لایه لباس تن بچم کردی؟ واسا
کوکو از زیر لباسم بیرون آورد
آسامی: خوشگل من الان تو سردته
کوک: آره
یونگی: فیلم سینماییه آسامی و کوک
رفتم درو بستم
اسامی: سرما خوردی
کوک: نه
اسامی: پس چی شده فداتشم این لباس کیه نال تو نیست نه
کوک: مال تهیونگه قشنگ دوتای من این تو جا میشه
ته؛ بیا اینجا ببینمت
اومد بغلم کرد و پاهاشو دور کمرم حلقه کرد
هوپی و جین: الکیلی شدم قشنگ بود آفرین افرین
نامی: برید بشینید جیمین دوست دخترتو بگیر
اسامی: میخوام برا کوک شیرموز بیارم
جیمین: بحث نکنین بزارین این بچه که تازه وارد جمع ما شده با ما راحت باشه
ته: اسامی شیرموزو بده
کوک: هانجی کجاست
جیمین: ولش کرد چون با چهار تا دختر هم زمان رابطه داشت
اسامی: میدونم نارا.....
کوک: بره بمیره کثافت هنوز یادمه به زور میخواست به من تجاوز کنه که بابام سر رسیده و اون مردک همشو یه شوخی جلوه داد
ته: میخواست چیکار کنه؟
کوک: بهم تجاوز کنه
ته: یه لحظه
زنگ زدم به اوسونگ و بهش گفتم تا پنج دقیقه یدیگه در خونه ی جیمین اون مردکو میخوام
اسامی: میخوای چیکار کنی
ته: میخوام بهش نشون بدم که این مال منه از وقتی دنیا اومده مال من بوده و هست
کوک: تو پیشی ای
یونگی: جانم؟
کوک: تو گربه ای
اسامی: دیدی گفتم هرکس تورو ببینه با گربه اشتباهت میگیره
یونگی: خیر من مین یونگیم
کوک: میدونم فقط اگه برات گوش بزاریم میشیم مین گربه
جین: ازاین زاویه بهشنگا نکرده بودم
زنگو زدن منم تفنگ جیمینو برداشتم و رفتم دم در
کوک: این یاروعه خب میتونی گم شی
اسامی: تو اینارو یاد بچم دادی وگرنه اون هیچ وقت این طور حرف نمیزد
هانجی: با من چیکار دارید اوه اوه دوتا از بیبیای من اینجان
اسامی: دهنتو ببند من دیگه مال تو نیستم
هانجی: پس بیبی خرگو.....
ته: صاحب داره تکرار کن
هانجی: توکدوم خ....
اوسونگ: خفه شو
کوک: تهشی بکشش
ته: من بخاطر بیبیم همه کاری میکنم اما چون از خون میترسی میسپارمش ره اوسونگ و اوسونگ وسط شهر جلوی دوربینا با قیافه ای که معلوم نباشه دارش بزن
اسامی: پس حالا درک میکنم چرا ازش بدت میومد
هانجی: چـ.. چی نهلطفا به من رحم کنید
ته:
۵.۷k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.