با اینکه شرط ها کامل نبود بازم پارت گذاشتم
با اینکه شرط ها کامل نبود بازم پارت گذاشتم
ا/ت و مایکی و دراکن داشتن همینطوری میچرخیدن دراکن برا مایکی و ا/ت دورایاکی گرفته بود تو راه یه دفعه صدایی از خونه خرابه ای شنیدن صدای جیغ زنی بود هر سه رفتن داخل اون خونه کی دیدن دوتا مرد میخوان به یه دختر تجاوز کنن مردا تا دراکن و مایکی رو دیدن به سمتشون هجوم بردن برا کتک کاری ا/ت به سمت اون دختره رفت و بهش کمک و وقتی نگاهش به مایکی دراکن افتاد دید دراکن یکیشونو به فنا داده و مایکی هم اون یکی یه سوتی زد و گفت ایول که مایکی لبخند گرمی زد ا/ت عاشق اون لبخند شد(حق داره) انگار یه جایی اون لبخند رو دیده ولی یادش نمیومد کجا بعد از اینکه اون زنه رو بردن خونشون مایکی به ا/ت پیشنهاد داد که بیاد خونه اونا ا/ت اول قبول نکرد ولی بار دوم به خاطر مایکی قبول کرد
پرش به خانه مایکی اینا
اما در رو باز کرد که دید دراکن و مایکی و یه دختر جلو در هستن
اما: سلام مایکی این کیه
مایکی: معرفی میکنم ا/ت اما،اما ا/ت
اما: خوشبختم
ا/ت:منم همینطور
خب دیگه اون شب به هر چهار تاشون خیلی خوش گذشت و موقع خواب شد جالبه که بدونید مایکی به بهونه اینکه اما و دراکن همو دوست دارن و من میخوام امشب برسونمشون بهم و تو هم باید کمک کنی پس امشب اینجا بمون ا/ت رو نگه داشت
قول میدم پارت بعد رو زود بدم ولی لطفاً حمایت کنید
ا/ت و مایکی و دراکن داشتن همینطوری میچرخیدن دراکن برا مایکی و ا/ت دورایاکی گرفته بود تو راه یه دفعه صدایی از خونه خرابه ای شنیدن صدای جیغ زنی بود هر سه رفتن داخل اون خونه کی دیدن دوتا مرد میخوان به یه دختر تجاوز کنن مردا تا دراکن و مایکی رو دیدن به سمتشون هجوم بردن برا کتک کاری ا/ت به سمت اون دختره رفت و بهش کمک و وقتی نگاهش به مایکی دراکن افتاد دید دراکن یکیشونو به فنا داده و مایکی هم اون یکی یه سوتی زد و گفت ایول که مایکی لبخند گرمی زد ا/ت عاشق اون لبخند شد(حق داره) انگار یه جایی اون لبخند رو دیده ولی یادش نمیومد کجا بعد از اینکه اون زنه رو بردن خونشون مایکی به ا/ت پیشنهاد داد که بیاد خونه اونا ا/ت اول قبول نکرد ولی بار دوم به خاطر مایکی قبول کرد
پرش به خانه مایکی اینا
اما در رو باز کرد که دید دراکن و مایکی و یه دختر جلو در هستن
اما: سلام مایکی این کیه
مایکی: معرفی میکنم ا/ت اما،اما ا/ت
اما: خوشبختم
ا/ت:منم همینطور
خب دیگه اون شب به هر چهار تاشون خیلی خوش گذشت و موقع خواب شد جالبه که بدونید مایکی به بهونه اینکه اما و دراکن همو دوست دارن و من میخوام امشب برسونمشون بهم و تو هم باید کمک کنی پس امشب اینجا بمون ا/ت رو نگه داشت
قول میدم پارت بعد رو زود بدم ولی لطفاً حمایت کنید
۸.۳k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳