مربی کوک پارت 2
مربی کوک پارت 2
کوک گفت که گرم کنیم و همه به یک طرف رفتن
و منم به طرفی رفتم
کوک:به بچه ها گفتم برن گرم کنن و بعد چند دقیقه رفتم بالاسرشون تا ببینم درست انجام میدن یا نه؟
دونه دونه میرفتم بالا سرشون تا ببینم بلد هستن یا نه
راستش خاستم از اینکه گفتم خودشون گرم کنن این بود که ببینم قبلا باشگاه رفتن؟ یا نه؟
خلاصه همین جوری میچرخیدم و بهشون میگفتم که باید چیکار کنن و اینا
که یه دختر تو جهمو جلب کرد به خودش دور ترین قسمت باشگاه رو انتخاب کرده بود که هیچکس اونجا نبود جز خودش
رفتم سمتش اما هدفون گوشش بود هدفونو از گوشش در اوردم که برگشت
از زبان ات :
همین که مربی گفت که بریم گرم کنیم دور ترین قسمت رو انتخاب کردم و شروع کردم به گرم کردن
که بعد از 20 مین گرم کردن احساس کردم هدفون برداشته شد برگشتم که ببینم کی این کارو کردش؟
با اخم به پسری که پشتم وایستاده بود نگاه میکردم تا عذرخواهی کنه
از زبان کوک :هدفون رو که برداشتم دختر با اخم خیلی کیوتی برگشت سمتم به زور خندمو کنترل کردم 🥺😂
ات:هوی اقا مگه من باتو شوخی دارم؟
×: چطور؟
ات: به دستش اشاره کرد _اگه یک نگاه به دستت بکنی متوجه میشی.
بعد چند دقیقه کل کل :
×:خانم کوچولو من صاحب باشگاهم ینی من مربی توعم
ات : مثل گوجه سرخ شدم اخه خیلی بد برخورد کردم اما من اونو ندیدیم چون دخترا کلا دورش بودن و من فقط صداشو میشنیدم
ات:ببخشید استاد واقعا شرمنده من شمارو به خوبی ندیدم چون دورتون شلوغ بود
×: مشکلی نداره بیا این هدفونت و بگیر و بزار تو کیفت و بیا که میخام یه چیزای بگم که شروع کنیم
ات: چشم
شرط؟
10تا لایک
10تاکامنت
کوک گفت که گرم کنیم و همه به یک طرف رفتن
و منم به طرفی رفتم
کوک:به بچه ها گفتم برن گرم کنن و بعد چند دقیقه رفتم بالاسرشون تا ببینم درست انجام میدن یا نه؟
دونه دونه میرفتم بالا سرشون تا ببینم بلد هستن یا نه
راستش خاستم از اینکه گفتم خودشون گرم کنن این بود که ببینم قبلا باشگاه رفتن؟ یا نه؟
خلاصه همین جوری میچرخیدم و بهشون میگفتم که باید چیکار کنن و اینا
که یه دختر تو جهمو جلب کرد به خودش دور ترین قسمت باشگاه رو انتخاب کرده بود که هیچکس اونجا نبود جز خودش
رفتم سمتش اما هدفون گوشش بود هدفونو از گوشش در اوردم که برگشت
از زبان ات :
همین که مربی گفت که بریم گرم کنیم دور ترین قسمت رو انتخاب کردم و شروع کردم به گرم کردن
که بعد از 20 مین گرم کردن احساس کردم هدفون برداشته شد برگشتم که ببینم کی این کارو کردش؟
با اخم به پسری که پشتم وایستاده بود نگاه میکردم تا عذرخواهی کنه
از زبان کوک :هدفون رو که برداشتم دختر با اخم خیلی کیوتی برگشت سمتم به زور خندمو کنترل کردم 🥺😂
ات:هوی اقا مگه من باتو شوخی دارم؟
×: چطور؟
ات: به دستش اشاره کرد _اگه یک نگاه به دستت بکنی متوجه میشی.
بعد چند دقیقه کل کل :
×:خانم کوچولو من صاحب باشگاهم ینی من مربی توعم
ات : مثل گوجه سرخ شدم اخه خیلی بد برخورد کردم اما من اونو ندیدیم چون دخترا کلا دورش بودن و من فقط صداشو میشنیدم
ات:ببخشید استاد واقعا شرمنده من شمارو به خوبی ندیدم چون دورتون شلوغ بود
×: مشکلی نداره بیا این هدفونت و بگیر و بزار تو کیفت و بیا که میخام یه چیزای بگم که شروع کنیم
ات: چشم
شرط؟
10تا لایک
10تاکامنت
۳.۵k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.