PART 2
PART_2
ا.ت(همون سوجیانه): به بابات بگو بیاد کارش دارم
جیمین»
خیلی ترسیده بودم دخترم چیزیش بشه که یهو دکتری که بردش تو اتاق اومد تو ذهنم که یهو ضربان قلبم رفت روی ۱۰۰ تو این فکر بودم دختره چقدر خوشگل بود که یونجا اومد بیرون
یونجا: بابا برو داخل اتاق دکتر کارت داره
جیمین: باشه تو برو تو ماشین بشین تا بیام
یونجا: اوکی
جیمین رفت داخل که ا.ت بش گفت لطفا بشینید روی صندلی
ا.ت: اقای پارک یه چیزی بهتون میگم به دخترتون نگید که گفتم
جیمین: باشه
ا.ت: خوب دخترتون......... دیشب کجا بود؟
جیمین: با هم کلاسی های قدیمیش رفته بود بیرون چرا؟
ا.ت: راستش دخترتون دیشب با یه پسر.........
جیمین: بگید دیگه با یه پسر چی؟
ا.ت: دیشب دخترتون نرفته پیش دوستاش و رفته با یه پسر رابطه داشته و دل دردش بخواتر همین بود
جیمین: چ... چی؟
ا.ت(همون سوجیانه): به بابات بگو بیاد کارش دارم
جیمین»
خیلی ترسیده بودم دخترم چیزیش بشه که یهو دکتری که بردش تو اتاق اومد تو ذهنم که یهو ضربان قلبم رفت روی ۱۰۰ تو این فکر بودم دختره چقدر خوشگل بود که یونجا اومد بیرون
یونجا: بابا برو داخل اتاق دکتر کارت داره
جیمین: باشه تو برو تو ماشین بشین تا بیام
یونجا: اوکی
جیمین رفت داخل که ا.ت بش گفت لطفا بشینید روی صندلی
ا.ت: اقای پارک یه چیزی بهتون میگم به دخترتون نگید که گفتم
جیمین: باشه
ا.ت: خوب دخترتون......... دیشب کجا بود؟
جیمین: با هم کلاسی های قدیمیش رفته بود بیرون چرا؟
ا.ت: راستش دخترتون دیشب با یه پسر.........
جیمین: بگید دیگه با یه پسر چی؟
ا.ت: دیشب دخترتون نرفته پیش دوستاش و رفته با یه پسر رابطه داشته و دل دردش بخواتر همین بود
جیمین: چ... چی؟
۱۶.۵k
۱۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.