Part 3 I don't know how are you
Part 3 I don't know how are you
ویو ا.ت جواب منو بده خوبببببببب
شوکا:چشم
و فرار کرد
هعیییی
یهو زنگ شیمی خورد رفتیم سر کلاس دیدم جین داره بهم نزدیک میشه فکر کنم روم کراش داشتم ولی من نههه(لیاقت نداری پفیوز)آمد کنارم نشست
جین:سلام ا.ت خوبی
ا.ت:آره مرسی تو خوبی
جین:میشه اینجا بشینم
ا.ت:آره :)
زنگ شیمی تموم شد سرم خیلی درد میکرد به لونا مامان اکیپمون گفتم گفت برو کافه استراحت کن پس از اکیپ جدا شدم از کافه یه قهوه گرفتم اوووو راستی من یه بیماری قلبی دارم
و باید هر چهار یک بار قرص بخورم و من هشت ساعت بود نخورده بودم آخه یادم رفت بیارم یه هر حال
یهو جانگ کوک رو دیدم رفتم سمتش گفتم سلام جانکوک میدم قرص ........ رو داری (اسم قرص..........هست)جانگ کوک گفت نه که یهو بارون گرفت
(محرف های بدبخت(
.,...........,......,.......
ببخشید گم بود واقعا وقت نداشتم پارت
چهار رو جبران میکنم
ویو ا.ت جواب منو بده خوبببببببب
شوکا:چشم
و فرار کرد
هعیییی
یهو زنگ شیمی خورد رفتیم سر کلاس دیدم جین داره بهم نزدیک میشه فکر کنم روم کراش داشتم ولی من نههه(لیاقت نداری پفیوز)آمد کنارم نشست
جین:سلام ا.ت خوبی
ا.ت:آره مرسی تو خوبی
جین:میشه اینجا بشینم
ا.ت:آره :)
زنگ شیمی تموم شد سرم خیلی درد میکرد به لونا مامان اکیپمون گفتم گفت برو کافه استراحت کن پس از اکیپ جدا شدم از کافه یه قهوه گرفتم اوووو راستی من یه بیماری قلبی دارم
و باید هر چهار یک بار قرص بخورم و من هشت ساعت بود نخورده بودم آخه یادم رفت بیارم یه هر حال
یهو جانگ کوک رو دیدم رفتم سمتش گفتم سلام جانکوک میدم قرص ........ رو داری (اسم قرص..........هست)جانگ کوک گفت نه که یهو بارون گرفت
(محرف های بدبخت(
.,...........,......,.......
ببخشید گم بود واقعا وقت نداشتم پارت
چهار رو جبران میکنم
۱.۷k
۱۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.