زندگی سخت جینسو
#جیسو
اتاقم خیلی بزرگ بود داشتم میومدن سمتمون
به جین نگاه مکیردم و به اون مرتیکه
بلند شدم و داشتم کفشمو میپوشیدم که یه گلوله به پام زد
خیلی درد داشت اما احمیت نمیدادم
بلند شدم
داشتم میوفتادم که جین بغلم کرد
پام شدید خون میومد
منو برد تو ماشینش
میخواستم از درد جیغ بکشم
اونا دنبالمون میومدن با یه ماشین بزرگ مشکی
_الان چیکار کنیم؟ پام خیلی درد میکنههه
-اول بیمارستان!
_نه فراررر
-چیزی که من گفتم بیمارستان
_اما جیننن
_نه جیسو
رسیدیم یمارستان
بغلم کرد برد تو پذیرش
-مشکلتون چیه
_پای این خانم تیر خورده
پرستار روبه من کرد
_این اقا چه رابطه ای با شما داره؟
_به تو چه مثلا پرستاری
یهو پام به شدت درد گرفت و جیغ زدم
چند تا دکتر اومدنو منو بردن تو اتاق
با یه امپول بی هوشم کردن
#جین
جیسو رو بردن
من تو پذیرش بودم که اون ها اومدن
_جیسو کجاست
_میخوای کجا باشه؟ پاشو زدی داغون کردی باید کجا باشه؟؟؟؟
_همینجا
_پرو
_جیسو رو بده به من دیگه کاری باهات ندارم
_عمرااا
چند تا پلیس اومدن و اونارو دستگیر کردن خیالم راحت شد
یکی دوساعت بعد جیسو اومد از اتاق بیرون پاهاش باند پیچی شده بود
اتاقم خیلی بزرگ بود داشتم میومدن سمتمون
به جین نگاه مکیردم و به اون مرتیکه
بلند شدم و داشتم کفشمو میپوشیدم که یه گلوله به پام زد
خیلی درد داشت اما احمیت نمیدادم
بلند شدم
داشتم میوفتادم که جین بغلم کرد
پام شدید خون میومد
منو برد تو ماشینش
میخواستم از درد جیغ بکشم
اونا دنبالمون میومدن با یه ماشین بزرگ مشکی
_الان چیکار کنیم؟ پام خیلی درد میکنههه
-اول بیمارستان!
_نه فراررر
-چیزی که من گفتم بیمارستان
_اما جیننن
_نه جیسو
رسیدیم یمارستان
بغلم کرد برد تو پذیرش
-مشکلتون چیه
_پای این خانم تیر خورده
پرستار روبه من کرد
_این اقا چه رابطه ای با شما داره؟
_به تو چه مثلا پرستاری
یهو پام به شدت درد گرفت و جیغ زدم
چند تا دکتر اومدنو منو بردن تو اتاق
با یه امپول بی هوشم کردن
#جین
جیسو رو بردن
من تو پذیرش بودم که اون ها اومدن
_جیسو کجاست
_میخوای کجا باشه؟ پاشو زدی داغون کردی باید کجا باشه؟؟؟؟
_همینجا
_پرو
_جیسو رو بده به من دیگه کاری باهات ندارم
_عمرااا
چند تا پلیس اومدن و اونارو دستگیر کردن خیالم راحت شد
یکی دوساعت بعد جیسو اومد از اتاق بیرون پاهاش باند پیچی شده بود
۲۴.۴k
۰۱ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.