سرنوشت
که جینا با یه قیافه ی قرمز و بورام با دهن پر از پف فیل برگشت سمتم
بورام:چیکال مکونی؟(با دهن پر)
جینا:خیلی بدجنسی عوضی تازه فیلم داشت قشنگ میشد(گریه)
یونجی: بس کنید دیگه از کی اینقدر سنگدل شدید نمیبینید از اول فیلم تا الان داره چه جوری هقهق میکنه چرا این کارو باهاش میکنید ؟حتماً یه مشکلی پیش اومده بود که آچا اون موقع یه دروغی به بورام گفت (داد)
بورام:ولش کن مثه اینکه یادم رفت بهش بگم زر زر نکنه(جدی)
یونجی:اتاقش کجاست؟
بورام:نرو(جدی)
یونجی:مگه کری! نشنیدی چی گفتم گفتم اتاقش کجاست؟(داد بد)
بورام:طبقه ی بالا آخر راهرو درش سفید و مشکیه
یونجی(از پلهها رفتم بالا تا ببینم اون چش شده
در رو زدم و گفتم:آچا شی میشه بیام تو (آروم)
آچا:ب.. هق..بیا
تا درو برام باز کرد سریع بغلش کردم با وجود اینکه ازم بزرگتر بود ولی قدش کوتا تر بود
به محض اینکه اومد بغلم شروع کردم دلداری دانش:هیشششش آروم باش ببین چقدر قرمز و کبود شدی حتی دیگه نمیتونی نفس بکشی
آچا از بغلم در اومد و گفتم:اجازه هست بیام تو؟
آچا:آ..آره بیا بیا (در حال پاک کردن اشک)
بورام:چیکال مکونی؟(با دهن پر)
جینا:خیلی بدجنسی عوضی تازه فیلم داشت قشنگ میشد(گریه)
یونجی: بس کنید دیگه از کی اینقدر سنگدل شدید نمیبینید از اول فیلم تا الان داره چه جوری هقهق میکنه چرا این کارو باهاش میکنید ؟حتماً یه مشکلی پیش اومده بود که آچا اون موقع یه دروغی به بورام گفت (داد)
بورام:ولش کن مثه اینکه یادم رفت بهش بگم زر زر نکنه(جدی)
یونجی:اتاقش کجاست؟
بورام:نرو(جدی)
یونجی:مگه کری! نشنیدی چی گفتم گفتم اتاقش کجاست؟(داد بد)
بورام:طبقه ی بالا آخر راهرو درش سفید و مشکیه
یونجی(از پلهها رفتم بالا تا ببینم اون چش شده
در رو زدم و گفتم:آچا شی میشه بیام تو (آروم)
آچا:ب.. هق..بیا
تا درو برام باز کرد سریع بغلش کردم با وجود اینکه ازم بزرگتر بود ولی قدش کوتا تر بود
به محض اینکه اومد بغلم شروع کردم دلداری دانش:هیشششش آروم باش ببین چقدر قرمز و کبود شدی حتی دیگه نمیتونی نفس بکشی
آچا از بغلم در اومد و گفتم:اجازه هست بیام تو؟
آچا:آ..آره بیا بیا (در حال پاک کردن اشک)
۹۱۶
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.