part: 8
هرچی میخوندیم ی ایراد میگرف گلوم خسک شده بود دیگه
ی بطری اب گرم برداشتم یکم ازش خوردم
®شما دوتا چتون شده چرا تمرکز ندارین(داد)
هانا: ما بدون عیب میخونیم ولی شما ایراد میگیرین، دقیقا کجای صدامون مشکل داره
®صدای تو مث همیشه خوب نیس
هانا: ممکنه دلیلش این باشه چون تا الن واسه بار30 ام داریم میخونیم
®از اول بخونین
گلوم درد میکرد نه فقط من سوهی ام از من بدتر بود درک نمیکنم چرا انقد ایراد میگیرن وقتی که بدون هیچ عیبی داریم میخونیم
بعد4بار دیگه خوندن انگار دیگه باب میلش خوندیم
®خب دخترا خسته نباشید میتونید برگردین خونه
پاشد رف ماهم ی تعظیم به همه کردیم و وسایلمونو برداشتیمو از استودیو اومدیم بیرون
منیجر منتظرمون مونده بود
منیجر: خب دیگه خسته نباشین بهتره برگردیم خوابگاه
با سر تائید کردیم
تا اومدیم بریم با صدای یکی متوقف شدیم
جیمین:هاناااا(داد)
سمت صدا برگشتم
هانا:ها
با بقیه اعضا وایسادن پیشمون
جیمین:تازه کارتون تموم شده؟
هانا:ارع
تهیونگ:بقیه کجان
سوهی:فقط منو هانا کار داشتیم بقیع خیلی وقته رفتن
جیمین:بیا اینجاببینمت
رفتم رو به روش وایسادم زل زدم به چشاش
دستاشو دورم حلقه کردو محکم بغلم کرد
جیمین: ببین بچه به خودت سخت بگیری کشتمت با همین دستام
از بغلش درومدم و دستشو آووردم بالا
هانا: اونوقت این دستای کوچولو ادم میکشن
دست یکی کنارم بود اصن نگا به صاحب اون دستای کشیده و جذاب نکردم
هانا: اینا ادم میکشن ببین چقد بزرگه و جذابه(🤗)
جیمین: دستای تو که کوچولو ترو لاغر تر از ماله منه
هانا: ماله تو1سانت بلند تره
جیمین: هرچی باشه، ازکی تاحالا رو دستای کوک کراش زدی
هانا: منظورت چیه
به دستی که هنوزم تو دستم مونده بود اشاره کرد
ایندفعه صاحب خوده دستا رو که نگا کردم رسیدم به کوک سریع دستشو ول کردم
هانا: فقط مثال زدم
کوک: دست از دستای من جذابترم مگه پیدا میشه
با این حرفش خندمون گرف
شوگا: جین بزرگت کرده دیگه بایدم مث اون اعتماد به سقف داشته باشی
جین: این بچه منه خودم بزرگش کردم
همع: 😂
دیگه باهاشون خدافظی کردیم و با منیجر از کمپانی اومدیم بیرون و سوار ماشین شدیمو رفتیم خونه
***
ی بطری اب گرم برداشتم یکم ازش خوردم
®شما دوتا چتون شده چرا تمرکز ندارین(داد)
هانا: ما بدون عیب میخونیم ولی شما ایراد میگیرین، دقیقا کجای صدامون مشکل داره
®صدای تو مث همیشه خوب نیس
هانا: ممکنه دلیلش این باشه چون تا الن واسه بار30 ام داریم میخونیم
®از اول بخونین
گلوم درد میکرد نه فقط من سوهی ام از من بدتر بود درک نمیکنم چرا انقد ایراد میگیرن وقتی که بدون هیچ عیبی داریم میخونیم
بعد4بار دیگه خوندن انگار دیگه باب میلش خوندیم
®خب دخترا خسته نباشید میتونید برگردین خونه
پاشد رف ماهم ی تعظیم به همه کردیم و وسایلمونو برداشتیمو از استودیو اومدیم بیرون
منیجر منتظرمون مونده بود
منیجر: خب دیگه خسته نباشین بهتره برگردیم خوابگاه
با سر تائید کردیم
تا اومدیم بریم با صدای یکی متوقف شدیم
جیمین:هاناااا(داد)
سمت صدا برگشتم
هانا:ها
با بقیه اعضا وایسادن پیشمون
جیمین:تازه کارتون تموم شده؟
هانا:ارع
تهیونگ:بقیه کجان
سوهی:فقط منو هانا کار داشتیم بقیع خیلی وقته رفتن
جیمین:بیا اینجاببینمت
رفتم رو به روش وایسادم زل زدم به چشاش
دستاشو دورم حلقه کردو محکم بغلم کرد
جیمین: ببین بچه به خودت سخت بگیری کشتمت با همین دستام
از بغلش درومدم و دستشو آووردم بالا
هانا: اونوقت این دستای کوچولو ادم میکشن
دست یکی کنارم بود اصن نگا به صاحب اون دستای کشیده و جذاب نکردم
هانا: اینا ادم میکشن ببین چقد بزرگه و جذابه(🤗)
جیمین: دستای تو که کوچولو ترو لاغر تر از ماله منه
هانا: ماله تو1سانت بلند تره
جیمین: هرچی باشه، ازکی تاحالا رو دستای کوک کراش زدی
هانا: منظورت چیه
به دستی که هنوزم تو دستم مونده بود اشاره کرد
ایندفعه صاحب خوده دستا رو که نگا کردم رسیدم به کوک سریع دستشو ول کردم
هانا: فقط مثال زدم
کوک: دست از دستای من جذابترم مگه پیدا میشه
با این حرفش خندمون گرف
شوگا: جین بزرگت کرده دیگه بایدم مث اون اعتماد به سقف داشته باشی
جین: این بچه منه خودم بزرگش کردم
همع: 😂
دیگه باهاشون خدافظی کردیم و با منیجر از کمپانی اومدیم بیرون و سوار ماشین شدیمو رفتیم خونه
***
۴.۲k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲