سناریو
*وقتی داری بیرون میری*
جونگکوک: بزار منم بیام.
جین: ب ننه هات سلام برسون
ا/ت: خستم کردی-_-🔪
نامجون: یادت نره اول مترو بعد تاکسی بگیری و حول دوران میدان بری و...
ا/ت: *محو صحبت های عملیش*
جیهوپ: بزار برسونمت.
تهیونگ: یونتانم با خودت ببر
شوگا: رفتی دو کیلو نارنگی بخر
ا/ت: *محو حرفش درحالی ک کره ای ها جمعه بازار ندارن*
جیمین: مگه همین چند دقیقه پیش بیرون نرفتی؟ ( کیوت)
جونگکوک: بزار منم بیام.
جین: ب ننه هات سلام برسون
ا/ت: خستم کردی-_-🔪
نامجون: یادت نره اول مترو بعد تاکسی بگیری و حول دوران میدان بری و...
ا/ت: *محو صحبت های عملیش*
جیهوپ: بزار برسونمت.
تهیونگ: یونتانم با خودت ببر
شوگا: رفتی دو کیلو نارنگی بخر
ا/ت: *محو حرفش درحالی ک کره ای ها جمعه بازار ندارن*
جیمین: مگه همین چند دقیقه پیش بیرون نرفتی؟ ( کیوت)
۲.۵k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.