سه پارت از تهیونگ

سه پارت از تهیونگ
..........
وقتی بهت خیانت میکنه
..........
ویو. ات
منو تیهونگ خیلی وقت باهم ازداوج کردیم
ولی اون این اواخر خیلی سرد شده
.............
بگزریم تهیونگ صبح رفته بود
صبح پاشدم رفتم صورتم رو شستم اومدم یکم یه چیزی خوردم شروع کردم به غذا پختن... غذام تتموم شده بود داشتم میز رو
میچیدم که در زدن
..........
ت. فکنم تیهونگ اااا اره ساعت3
.........
ات. رفتم درو باز کردم سلام تهیونگ
ا.ت با این کارش دلم شکست بدونه هیچ سلامی یا نگاهی رفت سمت اتاقش حتی این چند روز بهم اسن اهمیت نمیده
.................
تهیونگ..
از ا.ت بدم میاد نمی دونم ولی اون دختره تو شرکت بدجور دلمو برده بدونه سلام دادن رفتم تو اتاقم فکنم این کارم هم خیلی بد باشه ولی خب رفتم پایین
.........
تهیونگ امم ات امروز ساعت 8 حاضر باش به یه مهمونی دعوتیم حواست هم باشه لباس درست حسابی بپوشی
......
ا.ت خیلی سرد گفتم باشه
..........
رفتم نشستم رو مبل نگاه کردم به تلویزیون تهیونگم بعد از اینکه غذاشو خورد رفتم واقعن ازش بدم میاد ولی میترسم چیزی بگم عصبانی شه بزنه بچم سقط شه ولی جدیدن متنفرم از همچین آدمی حاملم
...........
(بچه سه پارتی قراره باشه این فیک و بقیش پارت بعد فعلن)
حمایت کنید💞💞💞💞💞