آهنگ پیانو پارت ۷ 🎵🎼 (:
بچه ها عکس لباسی که میخوان برن اردو و یونا پوشید رو گذاشتم .
+ صبح پاشدم تو بغل یونگی بودم مگه من بینمون بالشت نزاشتم ؟
_ بیبی تو فکر کردی من خرم ؟
+ عه تو بیداری ؟
_ آره بیدارم .
+ چیزه میشه ولم کنی !
_ آره برو .
+ از بغلش اومدم بیرون و رفتم سرویس کارمو کردم و لباسمو عوض کردم کولم که توش لباس هایی که یونگی داده بود رو برداشتم و یه برق لب زدم یونگی هم حاضر بود سوار ماشینش شدم و راه افتادیم .
* چند مین بعد *
+ پیاده شدیم و رفتیم سوار اتوبوس شدیم من کنار آنورا بودم .
* چند ساعت بعد *
+ تو راه جنگل بودیم که یکی از بچه ها صدام زد خواستم برم طرفش که یهو اتوبوس با سرعت از رویه دست انداز رد شد منم افتادم تو بغل یونگی .
_ کوک اسم راننده هم به لیست اضافه کن .
+ یااا از دستی نکرد که میخوای بکشیش .
_ بیبی من شیطانم اگه کمی در مورد شیطان ها بدونی اونا هیچ رحمی ندارن الانم چون آزادم کردی نمیکشمت وگرنه تا الان کل فامیلت اون دنیا بودن .
+ ...... ( سکوت )
_ آفرین!
+ خب لاقل کمرمو ول کن برم .
_ فعلا همینجا بمونی بهتره .
+ دیگه حرفی نزدم چون میدونستم نمیتونم جلوش وایسم .
* بعد چند ساعت رسیدن به اردو *
+ اخیشش رسیدیم .
کولمو برداشتم و با انورا رفتیم تو اتاقک ها .
( اونجا جوریه که خودش استراحتگاه داره .
ادامش کامنت.
+ صبح پاشدم تو بغل یونگی بودم مگه من بینمون بالشت نزاشتم ؟
_ بیبی تو فکر کردی من خرم ؟
+ عه تو بیداری ؟
_ آره بیدارم .
+ چیزه میشه ولم کنی !
_ آره برو .
+ از بغلش اومدم بیرون و رفتم سرویس کارمو کردم و لباسمو عوض کردم کولم که توش لباس هایی که یونگی داده بود رو برداشتم و یه برق لب زدم یونگی هم حاضر بود سوار ماشینش شدم و راه افتادیم .
* چند مین بعد *
+ پیاده شدیم و رفتیم سوار اتوبوس شدیم من کنار آنورا بودم .
* چند ساعت بعد *
+ تو راه جنگل بودیم که یکی از بچه ها صدام زد خواستم برم طرفش که یهو اتوبوس با سرعت از رویه دست انداز رد شد منم افتادم تو بغل یونگی .
_ کوک اسم راننده هم به لیست اضافه کن .
+ یااا از دستی نکرد که میخوای بکشیش .
_ بیبی من شیطانم اگه کمی در مورد شیطان ها بدونی اونا هیچ رحمی ندارن الانم چون آزادم کردی نمیکشمت وگرنه تا الان کل فامیلت اون دنیا بودن .
+ ...... ( سکوت )
_ آفرین!
+ خب لاقل کمرمو ول کن برم .
_ فعلا همینجا بمونی بهتره .
+ دیگه حرفی نزدم چون میدونستم نمیتونم جلوش وایسم .
* بعد چند ساعت رسیدن به اردو *
+ اخیشش رسیدیم .
کولمو برداشتم و با انورا رفتیم تو اتاقک ها .
( اونجا جوریه که خودش استراحتگاه داره .
ادامش کامنت.
۲.۱k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.