(راه اشتباه)P.1
کوک*ویو
(خب بچها کوک ۲۱ سالشه و ا/ت هم ۲۱ سالشه توی یک داشنگاه هستن ا/ت دو تا دوست صمیمی داره به نام های نالا و کیلی و بقیع اعضا هم هستن ولی جیهوپ و جین و نامجون و یونگی فارغ التحصیل شدن جیمین و تهیونگ هم داخل این دانشگاه هستن داخل کلاسی که کوک هستش،تهیونگ و ا/ت و نالا و کیلی هم هستن فقط جیمین یه سال از همشون بزرگتره و تو یه کلاس دیگس داخل همون دانشگاه و همشون پولدارن)
دارم میرم با ماشینم دانشگاه ساعت ۹ هستش تهیونگ هم هستش چند روزی هست این دختره ا/ت رو مخمه
نمیتونم تحملش کنم همش باهام جر و بحث داره ولی من ازش خوشم میاد
ا/ت*ویو
من و نالا و کیلی داخل حیاط دانشگاه هستیم تا زنگ اول بخوره حداقل ۱۰ دقیقه مونده
درحال حرف زدنیم
کیلی:من یه چیزی باید بهتون بگم
نالا:چیشده؟
کیلی:من از جانکوک خوشم میاد
ا/ت:واقعا
کیلی:اره،میشه کاری کنید باهاش نزدیک شم
ا/ت:پس دیگه باید باهاش خوب باشم
نالا:گمونم،اخه تو از چیه اون پسره بجز جذابیش خوشت اومده
کیلی:همه چیش(با خنده)
(5 دقیقه بعد)از زبان نویسنده
جانکوک و تهیونگ رسیدن
کوک کلا چشش به ا/ت بود
ته*ویو
من و جیمین و کوک پیش همیم
هیچکس نمیدونه که من ا/ت رو دوست دارم
ولی دلیل اینکه به کسی چیزی نمیگم این که کوک به من و جیمین اعتراف کرده که عاشق ا/ته
کوک*ویو
داریم با هم حرف میزنیم من و جیمین ته
یهو ا/ت و نالا اومدن پیشمون
جیمین:افتاب از کدوم طرف دراومده
ا/ت:از صورت کوک
کوک:چی؟
باورم نمیشه که ا/ت داره این شکلی حرف میزنه احتمالا کنایست
ا/ت:دیگه باید بهم عادت کنیم
نالا:خوشگلترین و خوش اخلاق ترین دختر دنیا کیلی هست باید واقعا باهاش اشنا بشی جانکوک
پایان این پارت
(خب بچها کوک ۲۱ سالشه و ا/ت هم ۲۱ سالشه توی یک داشنگاه هستن ا/ت دو تا دوست صمیمی داره به نام های نالا و کیلی و بقیع اعضا هم هستن ولی جیهوپ و جین و نامجون و یونگی فارغ التحصیل شدن جیمین و تهیونگ هم داخل این دانشگاه هستن داخل کلاسی که کوک هستش،تهیونگ و ا/ت و نالا و کیلی هم هستن فقط جیمین یه سال از همشون بزرگتره و تو یه کلاس دیگس داخل همون دانشگاه و همشون پولدارن)
دارم میرم با ماشینم دانشگاه ساعت ۹ هستش تهیونگ هم هستش چند روزی هست این دختره ا/ت رو مخمه
نمیتونم تحملش کنم همش باهام جر و بحث داره ولی من ازش خوشم میاد
ا/ت*ویو
من و نالا و کیلی داخل حیاط دانشگاه هستیم تا زنگ اول بخوره حداقل ۱۰ دقیقه مونده
درحال حرف زدنیم
کیلی:من یه چیزی باید بهتون بگم
نالا:چیشده؟
کیلی:من از جانکوک خوشم میاد
ا/ت:واقعا
کیلی:اره،میشه کاری کنید باهاش نزدیک شم
ا/ت:پس دیگه باید باهاش خوب باشم
نالا:گمونم،اخه تو از چیه اون پسره بجز جذابیش خوشت اومده
کیلی:همه چیش(با خنده)
(5 دقیقه بعد)از زبان نویسنده
جانکوک و تهیونگ رسیدن
کوک کلا چشش به ا/ت بود
ته*ویو
من و جیمین و کوک پیش همیم
هیچکس نمیدونه که من ا/ت رو دوست دارم
ولی دلیل اینکه به کسی چیزی نمیگم این که کوک به من و جیمین اعتراف کرده که عاشق ا/ته
کوک*ویو
داریم با هم حرف میزنیم من و جیمین ته
یهو ا/ت و نالا اومدن پیشمون
جیمین:افتاب از کدوم طرف دراومده
ا/ت:از صورت کوک
کوک:چی؟
باورم نمیشه که ا/ت داره این شکلی حرف میزنه احتمالا کنایست
ا/ت:دیگه باید بهم عادت کنیم
نالا:خوشگلترین و خوش اخلاق ترین دختر دنیا کیلی هست باید واقعا باهاش اشنا بشی جانکوک
پایان این پارت
۱۹۵
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.