پارت12
#پارت12
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
که آخی گفت!! سرش به لبه ی تخت خورده بود و با دستاش صورتشو پوشونده بود
خی مه زدم روش و خواستم شروع کنم که
با شنیدن صدای اردلان دندونامو روی هم فشردم!!
اه این اینجا چی میخواست؟! لعنت بهش
_ ارسلان اینجایی؟ میتونم بیام داخل؟
+ نه
برو پایین الان میام
اردلان باشه ای گفت که لباس بهسارو چنگی زدم و پرت کردم تو صورتش
+ بپوش اینو....
جیکت درنمیاد فهمیدی؟
شانس آوردی فعلا ؛ ولی منتظرم باش یکم دیگه میام سراغت کوچولو
نبینم بیای پایین که انوقت وای به حالته
بهسا که مثل ابر بهار اشک میریخت ، خودشو گوشه ی تخت جمع کرد
عصبی از اتاق زدم بیرون و با دیدن اردلان که روی مبل نشسته بود گفتم:
+ چیشده باز تو اومدی اینجا؟ مگه صد دفعه نگفتم سرخود نیا ؟
_ بازم که برج زهرماری!
خب پولمو نزدی اومدم دنبالش
+بخاطر همین اومدی؟؟ میزنم برات برو
_ ای بابا یه چایی بخورم میرم دیگه
برای اینکه زیاد نمونه با گوشیم پولو کارت به کارت کردم و رسیدشو نشونش دادم
+ حله؟! اینم پولت
_ قربون دستت
میگم چخبر؟؟ همچی رواله؟؟
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
که آخی گفت!! سرش به لبه ی تخت خورده بود و با دستاش صورتشو پوشونده بود
خی مه زدم روش و خواستم شروع کنم که
با شنیدن صدای اردلان دندونامو روی هم فشردم!!
اه این اینجا چی میخواست؟! لعنت بهش
_ ارسلان اینجایی؟ میتونم بیام داخل؟
+ نه
برو پایین الان میام
اردلان باشه ای گفت که لباس بهسارو چنگی زدم و پرت کردم تو صورتش
+ بپوش اینو....
جیکت درنمیاد فهمیدی؟
شانس آوردی فعلا ؛ ولی منتظرم باش یکم دیگه میام سراغت کوچولو
نبینم بیای پایین که انوقت وای به حالته
بهسا که مثل ابر بهار اشک میریخت ، خودشو گوشه ی تخت جمع کرد
عصبی از اتاق زدم بیرون و با دیدن اردلان که روی مبل نشسته بود گفتم:
+ چیشده باز تو اومدی اینجا؟ مگه صد دفعه نگفتم سرخود نیا ؟
_ بازم که برج زهرماری!
خب پولمو نزدی اومدم دنبالش
+بخاطر همین اومدی؟؟ میزنم برات برو
_ ای بابا یه چایی بخورم میرم دیگه
برای اینکه زیاد نمونه با گوشیم پولو کارت به کارت کردم و رسیدشو نشونش دادم
+ حله؟! اینم پولت
_ قربون دستت
میگم چخبر؟؟ همچی رواله؟؟
۲.۸k
۲۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.