فیک کار خونه حیوون سازی پارت: ۴
لیا: خب امروزم. کارم تموم شد زنگ بزنم به میا ببینم رفته خونه یا نه؟
بیمارستان میا
میا: اوفف تموم شد کی داره زنگ میزنه عه لیا چیکار داره الوووووووو جانم؟
لیا: تو نمیتونی پیشته گوشی هم مثل آدما باشی گلم؟
میا: نه بی خیال جونم چیکار داشتی اصلا کجایی؟
لیا: هیچی من بیمارستان ام امروز کاره خاصی ندارم میخوام برم خونه پسرا تنها هستن خونه ببین تو زود تر برو خونه میخوام زنگ بزنم هانا اینا امشب شهره بازی نظرت چیه بریم یا. نه
میا: آها منم بیمارستان ام من کارم. تموم شد باشه من الان میرم خونه تو هم بیا عالیه امشب بریم یه کم خوشگذرونی
لیا: باشه فعلا بای عشقم
میا: حله بای عزیزم منشی چوی
منشی: بله رئیس
میا: ببین من کارم امروز تموم شده خب دارم میرم اگه میخوای توهم برو خونه من رفتم فعلا بای 🙂
منشی: ممنومنم. بله فعلا رئیس خدا جونم به همه یه دونه رئیس عین میا بده مهربون پایه خوش اخلاق فکر کنم به خواهره بزرگترش رفته چون لیا خیلی دوست داشتنی بی خیال برم خونه
بیمارستان لیا
لیا: خب تموم شد منشی کانگ
منشی: بله رئیس جون اتفاقی افتاده؟
لیا: نه عزیزم من کارم تموم شده میخواستم بگم من دارم میرم خونه تو هم برو فعلا عزیزم
منشی: بله خیلی ممنون خدایا این بشر چقدر مهربونه
خونه لیا و میا
لیا: عه میا چه جالب همزمان با هم رسیدیم خونه (خنده 😂)
میا: هوم نخند بخندم. خودت باید جمع ام کنی بریم داخل (خنده 😂)
لیا: خدایا کی بطری آب اینجا گذاشته میا اوله صبحی نودل خوردی من که برات صبحونه درست کرده بودم نگاه خوردی جمع نکردی؟
میا: لیا بخدا من نودل نخوردم آبم نخوردم فقط صبحونه خوردم بعد ظرف هاشو گذاشتم توی ماشین ظرف شویی نودل نخوردم 🥺🥺
لیا: پس جن اومده نه حالا اشکال نداره شاید یادت نمیاد من برم لباس عوض کنم بعد شام درست کنم بعد بریم بیرون
میا: باشه هوم. شاید راست میگه یادم نیست ولی ایشش موچی ته ته کار شماست نه میا دیونه شدی آخه یه حیوون چه شکلی میتونه اینکار هارو انجام بده من برم اینجا رو جمع کنم تا باز لیا غر غر نکنه ولی اون حسم که. جادویی میگه شما نیم انسان هستیم
لیا: به به نگاه میمون اینجا رو جمع کن و زر زر کن با. پسرا منم برم شام درست ها راستی قراره ساعت ۹ بریم با دخترا مثل همیشه با ماشین میای اوکی 👌
میا: باشه ابجی جونم الان. جمع میکنم خوبه 👍
بیمارستان میا
میا: اوفف تموم شد کی داره زنگ میزنه عه لیا چیکار داره الوووووووو جانم؟
لیا: تو نمیتونی پیشته گوشی هم مثل آدما باشی گلم؟
میا: نه بی خیال جونم چیکار داشتی اصلا کجایی؟
لیا: هیچی من بیمارستان ام امروز کاره خاصی ندارم میخوام برم خونه پسرا تنها هستن خونه ببین تو زود تر برو خونه میخوام زنگ بزنم هانا اینا امشب شهره بازی نظرت چیه بریم یا. نه
میا: آها منم بیمارستان ام من کارم. تموم شد باشه من الان میرم خونه تو هم بیا عالیه امشب بریم یه کم خوشگذرونی
لیا: باشه فعلا بای عشقم
میا: حله بای عزیزم منشی چوی
منشی: بله رئیس
میا: ببین من کارم امروز تموم شده خب دارم میرم اگه میخوای توهم برو خونه من رفتم فعلا بای 🙂
منشی: ممنومنم. بله فعلا رئیس خدا جونم به همه یه دونه رئیس عین میا بده مهربون پایه خوش اخلاق فکر کنم به خواهره بزرگترش رفته چون لیا خیلی دوست داشتنی بی خیال برم خونه
بیمارستان لیا
لیا: خب تموم شد منشی کانگ
منشی: بله رئیس جون اتفاقی افتاده؟
لیا: نه عزیزم من کارم تموم شده میخواستم بگم من دارم میرم خونه تو هم برو فعلا عزیزم
منشی: بله خیلی ممنون خدایا این بشر چقدر مهربونه
خونه لیا و میا
لیا: عه میا چه جالب همزمان با هم رسیدیم خونه (خنده 😂)
میا: هوم نخند بخندم. خودت باید جمع ام کنی بریم داخل (خنده 😂)
لیا: خدایا کی بطری آب اینجا گذاشته میا اوله صبحی نودل خوردی من که برات صبحونه درست کرده بودم نگاه خوردی جمع نکردی؟
میا: لیا بخدا من نودل نخوردم آبم نخوردم فقط صبحونه خوردم بعد ظرف هاشو گذاشتم توی ماشین ظرف شویی نودل نخوردم 🥺🥺
لیا: پس جن اومده نه حالا اشکال نداره شاید یادت نمیاد من برم لباس عوض کنم بعد شام درست کنم بعد بریم بیرون
میا: باشه هوم. شاید راست میگه یادم نیست ولی ایشش موچی ته ته کار شماست نه میا دیونه شدی آخه یه حیوون چه شکلی میتونه اینکار هارو انجام بده من برم اینجا رو جمع کنم تا باز لیا غر غر نکنه ولی اون حسم که. جادویی میگه شما نیم انسان هستیم
لیا: به به نگاه میمون اینجا رو جمع کن و زر زر کن با. پسرا منم برم شام درست ها راستی قراره ساعت ۹ بریم با دخترا مثل همیشه با ماشین میای اوکی 👌
میا: باشه ابجی جونم الان. جمع میکنم خوبه 👍
۵.۷k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.