Betrayal p5
نامجون. شاید مجبور بوده؟!
ات. مجبور بوده دختره رو به چوخ بده؟
نامجون. نمیدونم.. اما مطمئنم دوست داره چون اگه دوست نداشت هرگز ازت بچه دار نمیشد
ات. نمیدونم ولی.. ولی میخوام ببینمش😭
نامجون. بیا بغلم 🫂
بعد چند مین ات گریه کردنش تموم شد
ات. تو هنوزم سینگلی نع؟
نامجون. من؟ هه نه
ات. زر میزنی
نامجون. ایشش باشه اره سینگلم
ات. خوابم میاد اتاقم کوش؟
نامحون. نمیدونستم میای.. برو تو اتاق12بخواب
ات. چند تا اتاق دارع اینجا؟
نامجون. 17تا
ات. ماله ماتا 18داشت
نامجون. حالا واسم پز میدی برو بخواب
اینا رفتن خوابیدن
ویو جیمین
دختر آجوما داره بچش به دنیا میاد بهش مرخصی دادم بره نشستم رو به روی عکسام با ات داشتم دق میکردم چرا چطور پونستی؟ انقدر ارزشم واست کم بود؟ که یهو در خونه زده شد رفتم باز کردم یونگی بود
یونگی. جیمین؟ چت شده؟
جیمین. هه امدی بیا تو
یونگی رفت داخل خونه نشست رو کاناپه با عکسای ات مواجه شد
یونگی. بورا کو دلم براش تنگ شده
جیمین. 😭
یونگی. چیشده اخه نمیگی
جیمین. همه چیو توضیح داد
یونگی. خاک تو سرت پسر چیکار کردی
جیمین. من یونا رو میکشم
یونگی. بسپارش به من(ایشون مافیا هستن)
جیمین. یونگی تیکه تیکش کن دلو رودش دربیار با عذاب بکشش نه سریع
یونگی. عمر دیگه؟
جیمین. زهر مار
یونگی زنگ زد به ادماش
یونگی. اسمش یوناست20سالشه اره
قط کرد
جیمین. بریز(منحرفا منظورش ویسکیه)
یونگی ریخت براش(منخرف نباششش)
پرش زمانی به6سال بعد(میدونم زیاده ولی قراره کلی خماری بکشین😈) ویو جیمین
از وقتی که ات رفت هر شب با عکساش حرف میزنم اصلا حالم خوب نیست اما اون منو فراموش کرد (پایان ویو جیمین)
یونگی. جیمین چطوره بریم سفر؟
جیمین. حوصله داریا:(
یونگی. تور خدا یه بارم به حرف گوش کن دیگه
جیمین. خیله خب حالاکجا؟
یونگی. کجا نرفتی؟
جیمین. همه جا رفتم..
یونگی. آلمان؟ رفتیم... ام هندوستان؟ نه نه اینم رفتیم.. بریم استانبول؟؟
جیمین. 13ساعت راه با هواپیما😬
یومگی. خلبان که تو نیستی انقدر زرمیزنی
جمین. خی.. که گوشیش زنگ خورد
یونگی. کیه؟
جیمین. شماره از کره نیست ماله ترکیس
برداشت
جیمین. بله....
خ
م
ا
ر
ی
ادامه دارد...
حمایت کنید🥺♥
ات. مجبور بوده دختره رو به چوخ بده؟
نامجون. نمیدونم.. اما مطمئنم دوست داره چون اگه دوست نداشت هرگز ازت بچه دار نمیشد
ات. نمیدونم ولی.. ولی میخوام ببینمش😭
نامجون. بیا بغلم 🫂
بعد چند مین ات گریه کردنش تموم شد
ات. تو هنوزم سینگلی نع؟
نامجون. من؟ هه نه
ات. زر میزنی
نامجون. ایشش باشه اره سینگلم
ات. خوابم میاد اتاقم کوش؟
نامحون. نمیدونستم میای.. برو تو اتاق12بخواب
ات. چند تا اتاق دارع اینجا؟
نامجون. 17تا
ات. ماله ماتا 18داشت
نامجون. حالا واسم پز میدی برو بخواب
اینا رفتن خوابیدن
ویو جیمین
دختر آجوما داره بچش به دنیا میاد بهش مرخصی دادم بره نشستم رو به روی عکسام با ات داشتم دق میکردم چرا چطور پونستی؟ انقدر ارزشم واست کم بود؟ که یهو در خونه زده شد رفتم باز کردم یونگی بود
یونگی. جیمین؟ چت شده؟
جیمین. هه امدی بیا تو
یونگی رفت داخل خونه نشست رو کاناپه با عکسای ات مواجه شد
یونگی. بورا کو دلم براش تنگ شده
جیمین. 😭
یونگی. چیشده اخه نمیگی
جیمین. همه چیو توضیح داد
یونگی. خاک تو سرت پسر چیکار کردی
جیمین. من یونا رو میکشم
یونگی. بسپارش به من(ایشون مافیا هستن)
جیمین. یونگی تیکه تیکش کن دلو رودش دربیار با عذاب بکشش نه سریع
یونگی. عمر دیگه؟
جیمین. زهر مار
یونگی زنگ زد به ادماش
یونگی. اسمش یوناست20سالشه اره
قط کرد
جیمین. بریز(منحرفا منظورش ویسکیه)
یونگی ریخت براش(منخرف نباششش)
پرش زمانی به6سال بعد(میدونم زیاده ولی قراره کلی خماری بکشین😈) ویو جیمین
از وقتی که ات رفت هر شب با عکساش حرف میزنم اصلا حالم خوب نیست اما اون منو فراموش کرد (پایان ویو جیمین)
یونگی. جیمین چطوره بریم سفر؟
جیمین. حوصله داریا:(
یونگی. تور خدا یه بارم به حرف گوش کن دیگه
جیمین. خیله خب حالاکجا؟
یونگی. کجا نرفتی؟
جیمین. همه جا رفتم..
یونگی. آلمان؟ رفتیم... ام هندوستان؟ نه نه اینم رفتیم.. بریم استانبول؟؟
جیمین. 13ساعت راه با هواپیما😬
یومگی. خلبان که تو نیستی انقدر زرمیزنی
جمین. خی.. که گوشیش زنگ خورد
یونگی. کیه؟
جیمین. شماره از کره نیست ماله ترکیس
برداشت
جیمین. بله....
خ
م
ا
ر
ی
ادامه دارد...
حمایت کنید🥺♥
۱۷.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.