♡مافیا ددی من♡
♡مافیا ددی من♡
Part1
امروز توی شرکت کلی کار سرم ریخته بود و خیلی خسته شده بودم
اها راستی من ا/ت هستم و 20 سالمه من دختر یکی از بزرگ ترین مافیا های کره هستم .
امروز یک مهمانی مافیایی بین مافیا های کره در امارت اقای جئون برگذار می شه که منم توش دعوتم.
به هزار بدبختی کارای شرکت رو تموم کردم و سریع رفتم خونه تا اماده بشم.
سریع یک حمام 20 مینی رفتم و لباسم رو پوشیدم و سوار ماشین شدم.
و به امارت اقای جئون رفتم، وقتی رسیدم اونجا خیلی از مافیا های معروف کره را به همراه همسرانشان دیدم ولی بدون توجه از کنارشون گذشتم و رفتم برای خودم نوشیدنی ریختم.
چند دقیقه بعد اقای جئون رو با همسرشون دیدم و رفتم تا سلام کنم بعد از چند دقیقه
اقای جئون حرفی زد که ذهنم رو درگیر کرد......
حمایت.... 💜؟
Part1
امروز توی شرکت کلی کار سرم ریخته بود و خیلی خسته شده بودم
اها راستی من ا/ت هستم و 20 سالمه من دختر یکی از بزرگ ترین مافیا های کره هستم .
امروز یک مهمانی مافیایی بین مافیا های کره در امارت اقای جئون برگذار می شه که منم توش دعوتم.
به هزار بدبختی کارای شرکت رو تموم کردم و سریع رفتم خونه تا اماده بشم.
سریع یک حمام 20 مینی رفتم و لباسم رو پوشیدم و سوار ماشین شدم.
و به امارت اقای جئون رفتم، وقتی رسیدم اونجا خیلی از مافیا های معروف کره را به همراه همسرانشان دیدم ولی بدون توجه از کنارشون گذشتم و رفتم برای خودم نوشیدنی ریختم.
چند دقیقه بعد اقای جئون رو با همسرشون دیدم و رفتم تا سلام کنم بعد از چند دقیقه
اقای جئون حرفی زد که ذهنم رو درگیر کرد......
حمایت.... 💜؟
۱۱.۳k
۲۰ تیر ۱۴۰۲