torture

torture
Part ²⁶
خاست چیزی بگه که اجازه ندادم و با پررویی تمام گفتم
~خودم میدونم خیلی خوشتیپ شدم لازم نیست بگی
چشم غره ای رفت و گفت
-اعتماد ب فضا روووو،میخاستم بگم من گوشیم ندارم.باید بگیریم
خنده هی کردم و گفتم
~تو هیچ وقت ازم تعریف نمیکنی،میخرم برات
سری تکون داد و گفت
-پس زود باش دیگه،بریم خسته شدم
منم از پله ها پایین رفتم و بعد خارج شدن از عمارت سمت ماشینم رفتم.درو برای ا/ت باز کردم تا بشینه که گفت
-میشه من رانندگی کنم؟
~یادته چجوریه؟
-نه ولی تو ک هستی،بهم میگی!
لبخندی زدم و گفتم
~پس بشین بریم
میدونستم ا/ت قبلا خیلی خوب رانندگی میکرده ولی میترسیدم برای همین خیلی با احتیاط بهش میگفتم و اونم طبق همون عمل می‌کرد.چون ماشینم دنده اتوماتیک بود خیلی راحت تر بود و ا/ت هم سریع یاد گرفت.خیلی خوب رانندگی می‌کرد و باعث شده بود حسابی تعجب کنم.با دهن نیمه باز بهش خیره شده بودم ک گفت
-تموم نشدم!خوردیم ک . . .
تک خنده ای کردم و گفتم
~باورم نمیشه انقد سریع یاد گرفته باشی.ا/ت تو واقن عالی هستی.از همه لحاظ.خوشگلیتم ک نگم اصن
متوجه لبخند محو رو صورتش شدم ولی سریع قورتش داد و خاست موضوع رو عوض کنه ک گفتم
~نمیخاد خجالت بکشی من ک غریبه نیستم
شونه ای بالا انداخت و هول کرده گفت
-ولی من ک خجالت نکشیدم
~باشه تو ک راست میگی(با لبخند)
ا/ت پرسید که باید کجا بره و منم بهش گفتم.یه پاساژ خیلی بزرگ وسط سئول بود گه قیمتای فوق العاده بالایی داشت و خیلی شیک و خوب بودن.منم ا/تُ بردم همونجا،به پاساژ که رسیدیم ا/ت متعجب گفت
-چقد بزرگه!
~اوهوم،بریم تو ک کلی وسیله باید بخریم
#کیوت#خفن#گنگ#مود#پروف#آرمی#بی_تی_اس#لش#تئوری#شاین#لایت#مکنه#موچی#وی#نامجون#جین#شوگا#جیهوپ#جیمین#تهیونگ#جونگ_کوک#بلک_پینک#رزی#لیسا#جنی#جیسو#ایتیزی#اکسو#کرانچ#موکبانگ#کره#کیدراما#کیپاپ#مشکی#غمگین#تنها#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#جونگ_کوک#فیک#تهیونگ#کیدراما#کیپاپ#مافیایی#خفن#شکنجه#کلیپ#کرانچ#کیوت#سیدراما#عاشقانه#بامزه#بی_تی_اس#بلک_پینگ#اکسو#ایتیزی#بلک_پینک#آزادی#موکبانگ#کره#باحال#بی_تی_اس#آنباکسینگ#فوداسمر#اسلایم#دی_او#نامجون#جین#شوگا#جی_هوب#جیمین#عاشقانه#عشق#جان_فدا#نیکا_ساکرمی#مهسا_امینی#مادر#تنهایی#افسردگی#غمگین#شاد#اسلوموشن#کارما#سپهر_خلسه#رضا_پیشرو#امیر_تتلو