Part 4
Part 4
ویو کوک :من باید این کارو تموم کنم بقیه نگرانممیشم از روش بلند شدم که روم رو اونور کردم و صدام رو کلوفت کردم و اسمش رو پرسیدم
ویو ا.ت : نمیتونم اینکار رو تموم کنم ..وقتی از روم بلند شد انگار که قلبم رو کندن و ازم اسمم رو پرسید
کوک :اسمت چیه
ا.ت : او چان سو (این اسم100درصد اعکی است )
کوک : باشه پس من رفتم
(سریع دویید و دورشد💨💨💨)
ا.ت ؛ واستا اسمت ..چچچیههه
ویو ا.ت ؛عجب ادم بود .....ولش کنم میرم خونه وای نه گوشیش رو جا گذاشت میبرم خونه فرداشب براش میبرم ساحل بهش میدم
❤💚💙💛💜💨پرش زمانی 💨💜💛💙💚❤
ویو کوک: وقتی رسیدم یه سلام علیکی کردم ولی هیچ کس جواب نداد وقتی رفتم داخل سالن چراغ رو روشن کردم دیدم اعضا روی مبل دست به سینه نشستن و اخم کردم پرسیدم چیشده که تهیونگ گفت
تهیونگ«چی نشده ساعت رو نگاه کن چرا دیرکردی
ویو کوک :من باید این کارو تموم کنم بقیه نگرانممیشم از روش بلند شدم که روم رو اونور کردم و صدام رو کلوفت کردم و اسمش رو پرسیدم
ویو ا.ت : نمیتونم اینکار رو تموم کنم ..وقتی از روم بلند شد انگار که قلبم رو کندن و ازم اسمم رو پرسید
کوک :اسمت چیه
ا.ت : او چان سو (این اسم100درصد اعکی است )
کوک : باشه پس من رفتم
(سریع دویید و دورشد💨💨💨)
ا.ت ؛ واستا اسمت ..چچچیههه
ویو ا.ت ؛عجب ادم بود .....ولش کنم میرم خونه وای نه گوشیش رو جا گذاشت میبرم خونه فرداشب براش میبرم ساحل بهش میدم
❤💚💙💛💜💨پرش زمانی 💨💜💛💙💚❤
ویو کوک: وقتی رسیدم یه سلام علیکی کردم ولی هیچ کس جواب نداد وقتی رفتم داخل سالن چراغ رو روشن کردم دیدم اعضا روی مبل دست به سینه نشستن و اخم کردم پرسیدم چیشده که تهیونگ گفت
تهیونگ«چی نشده ساعت رو نگاه کن چرا دیرکردی
۳.۲k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.