@rose scenario
روز ولنتاین بود. یه نامه عاشقانه برای بد بوی مدرستون نوشته بودی
آره همون پسری که کسی جرعت نمیکنه توی چشماش نگاه کنه کراش چند ساله تو همونطور که نامه رو توی دستت گرفته بودی دنبال گراشت گشتی پیداش کردی و به سمتش دویدی آروم روی شونش زدی با اخم به سمتت برگشت و وقتی نگاهش بهت افتاد نیشخند زد.
هول کردی هزاران بار حرفهایی که میخواستی بهش بگی رو توی ذهنت تکرار کرده بودی اما الان هیچکدومشون رو یادت نمیومد.
پس نامه رو ناشیانه جلوی صورتش گرفتی و بهش گفتی این برای توعه
نیشخندش بزرگتر شد. اوه، برای من؟ سرت رو تکون دادی به چشمهات خیره شد و گفت: یه نامه عاشقانه هاه؟
اوه فاک میرم سراغ نقشه دوم همونطور که از استرس بازوت رو نیشگون میگرفتی با لبخند گفتی
آره توی بازی باختم اینم شرطی بود که بقیه برام گذاشته بودن
به نامه خیره شد و کم کم نیشخند از صورتش پاک شد. خب پس... این فقط به شرط بندی بود؟ هول شدی و بدون فکر کردن گفتی " نه ". وای گند زدم الان میفهمه که دروغ گفتم چشماش شیطون شد و همونطور که به سمتت میومد دستشو زیر چانه ات گذاشت و سرت رو بلند کرد دروغ گفتن اصلا چیز خوبی نیست خانوم کوچولو
آره همون پسری که کسی جرعت نمیکنه توی چشماش نگاه کنه کراش چند ساله تو همونطور که نامه رو توی دستت گرفته بودی دنبال گراشت گشتی پیداش کردی و به سمتش دویدی آروم روی شونش زدی با اخم به سمتت برگشت و وقتی نگاهش بهت افتاد نیشخند زد.
هول کردی هزاران بار حرفهایی که میخواستی بهش بگی رو توی ذهنت تکرار کرده بودی اما الان هیچکدومشون رو یادت نمیومد.
پس نامه رو ناشیانه جلوی صورتش گرفتی و بهش گفتی این برای توعه
نیشخندش بزرگتر شد. اوه، برای من؟ سرت رو تکون دادی به چشمهات خیره شد و گفت: یه نامه عاشقانه هاه؟
اوه فاک میرم سراغ نقشه دوم همونطور که از استرس بازوت رو نیشگون میگرفتی با لبخند گفتی
آره توی بازی باختم اینم شرطی بود که بقیه برام گذاشته بودن
به نامه خیره شد و کم کم نیشخند از صورتش پاک شد. خب پس... این فقط به شرط بندی بود؟ هول شدی و بدون فکر کردن گفتی " نه ". وای گند زدم الان میفهمه که دروغ گفتم چشماش شیطون شد و همونطور که به سمتت میومد دستشو زیر چانه ات گذاشت و سرت رو بلند کرد دروغ گفتن اصلا چیز خوبی نیست خانوم کوچولو
۱۹۶
۲۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.