[چتر دونفره]
[چتر دونفره]
(p¹²)
(فلش بک به فردا)
خواب بودم که صدایی شنیدم
+ا.ت ا.ت بیدار شو
با صدای خوابآلود گفتم
_چیه چی شده
+پاشو ساعت ۱۰ صبحه
از جام بیدار بلند شدم رفتم دستو صورتمو شستم رفتم نشستم سر میز صبحونه
_جونگکوک
+جونم؟
_دیشب به خاطر یه بچه گریه کردی
+حیحی همش یادمه
_دروغ بودن؟
+نه...واقعا میخوام ازدواج کنیم و یه بچه توی دلت بکارم شب اول
_شت...
+چیه؟ نمیقوای برام نینی بیاری؟ (کیوت)
_هعییی به خدا قول میدم همون شب اول ازدواج از هیجان جوری به فا*کم میدی تا چند نمیتونم راه برم
+هعییییی کاملا درست گفتی
داشتیم میگفتیم میخندیدیم که یهویی صدای زنگ در به صدا در اومد جونگکوک رفت درو باز کرد که دیدیم بابام اومده
+اممم سلام آقای کیم خوش اومدین لطفا بشینین
بابامو دیدم ولی آدم حسابش نکردم
""ا.ت بیا اینجا میخوام باهات حرف
با غرور رفتم نشستم
""ا.ت برگرد خونه
_بابا تو منو فروختی به جونگکوک البته خیلی خوشحالم که بابام کثافتی مثل تو بود که منو به همچین آدمی فروخت
""ا.ت لطفا گوش کن...من اشتباه کردم
_بابا کتک هایی به خاطر یه نمرهی مثبت توی درس بهم زدی رو یادم نمیره
""اشتباه کردم ا.ت
_بابا...نه آقای کیم منو جونگکوک میخوایم ازدواج کنیم نمیخوام توی زندگیم باشی الان اگه کصش*عرات تموم شد برو بیرن
اینو گفتم که پاشد رفت
_جونگکوک
+خوب ریدی بهش..جانم؟
_مشکلی نیست بیا ازدواج کنیم..
(p¹²)
(فلش بک به فردا)
خواب بودم که صدایی شنیدم
+ا.ت ا.ت بیدار شو
با صدای خوابآلود گفتم
_چیه چی شده
+پاشو ساعت ۱۰ صبحه
از جام بیدار بلند شدم رفتم دستو صورتمو شستم رفتم نشستم سر میز صبحونه
_جونگکوک
+جونم؟
_دیشب به خاطر یه بچه گریه کردی
+حیحی همش یادمه
_دروغ بودن؟
+نه...واقعا میخوام ازدواج کنیم و یه بچه توی دلت بکارم شب اول
_شت...
+چیه؟ نمیقوای برام نینی بیاری؟ (کیوت)
_هعییی به خدا قول میدم همون شب اول ازدواج از هیجان جوری به فا*کم میدی تا چند نمیتونم راه برم
+هعییییی کاملا درست گفتی
داشتیم میگفتیم میخندیدیم که یهویی صدای زنگ در به صدا در اومد جونگکوک رفت درو باز کرد که دیدیم بابام اومده
+اممم سلام آقای کیم خوش اومدین لطفا بشینین
بابامو دیدم ولی آدم حسابش نکردم
""ا.ت بیا اینجا میخوام باهات حرف
با غرور رفتم نشستم
""ا.ت برگرد خونه
_بابا تو منو فروختی به جونگکوک البته خیلی خوشحالم که بابام کثافتی مثل تو بود که منو به همچین آدمی فروخت
""ا.ت لطفا گوش کن...من اشتباه کردم
_بابا کتک هایی به خاطر یه نمرهی مثبت توی درس بهم زدی رو یادم نمیره
""اشتباه کردم ا.ت
_بابا...نه آقای کیم منو جونگکوک میخوایم ازدواج کنیم نمیخوام توی زندگیم باشی الان اگه کصش*عرات تموم شد برو بیرن
اینو گفتم که پاشد رفت
_جونگکوک
+خوب ریدی بهش..جانم؟
_مشکلی نیست بیا ازدواج کنیم..
۵.۲k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.