سناریوی سانزو

فکر کنم رکورد گشادی رو زدم😁😁

ران با دنپایی میزنه تو کله ی سانزو
سانزو : چته تو
ران : از خواهرم فاصله بگیر نکبتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
سانزو : برو بابا
ریندو یقشو گرفت
ریندو : همه حاضرن بریم دیگه
ران / رنو / سانزو : بریم
* تو بار *
رنو میخواد با کله بره تو
ران : رنو جان خودتو کنتر کن
رنو : من عمتو کنترل میکنم
* با کله رفت تو *
ریندو : ملت خواهر دارن ماهم خواهر داریم * کلافه *
یهو صدای جیغ رنو اومد
ران و ریندو با سرعت نور رفتن پیشش
ران : چیزی شده * نگران *
ریندو : کسی بهت دست زده * عصبی ، نگران *
رنو : حاجی پشمام چرا اینجا انقدر شلوغهههههههههههههههههههههه
* ران و ریندو کلافه بهش نگا میکنن *
ران : اینجا بار محبوبیه معلومه که شلوغه
ریندو : خاک تو سرت یجوری جیغ زدی فکر کردم دارن بهت تجاوز میکنن
رنو : اخه ناموسن کدوم خری این کارو میکنه
ران و ریندو : حتما ی خری میکنه
رنو : اخه چرا
ریندو : چون خواهر منی خوشگلی
سانزو : بسه دیگه بیاید بشینید
* نشستن *



تا پارتی دیگر بدروددددددددددددددددددد