Part۴
Part۴
ا/ت ویو
خسته شدیم رفتیم نشستیم یه پامو رو اون یکی پام انداختم لیوان شراب برداشتم تو دستم میچرخوندمش
نویسنده :یس آی ام گشاد باید کنار بیاین فلش بک میزنیم به آخر مهمونی )
دستمو دور دستش حلقه کردم رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم منو رسوند خونه ازش خدافظی کردم رفتم تو خونه دیدم شبیه بمب خورده ها شده لوکاسسسسسسسسس(صگشه)
دیدم خابه یه هوف کشیدم رفتم بالا لباسمو عوض کردم آرایشمو پاک کردم رفتم رو تخت هرچی سعی میکردم خابم نمیبرد چون خونه کثیف بود رفتن دست به کار شدم
یک ساعت بعددددددد
اخیش بلاخره تموم شد همونجا غش کردم صب پاشدم کمرم مث صگ درد میکرد از روی زمین پاشدم رفتم بالا دیدم تایم دارم تا دانشگاه یه حموم رفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم صافشون کردم لباسمو پوشیدم رفتم پایین نیمرو زدم با شیر موز داشتم میخوردم تموم که شد کفشمو پوشیدم از خونه زدم بیرون رفتم تو حیاط دانشگاه یجوری نگا میکردن که فکر کردم چیزی رو صورتمه به اهمیت وارد کلاس شدم قبل اینکه بخام درو باز کنم دیدم یه سطل گنده رنگ بالای دره درو با لگد زدم باز کردم که بچه ها سریع خودشونو جمع کردن نشستن
ا/ت ویو
خسته شدیم رفتیم نشستیم یه پامو رو اون یکی پام انداختم لیوان شراب برداشتم تو دستم میچرخوندمش
نویسنده :یس آی ام گشاد باید کنار بیاین فلش بک میزنیم به آخر مهمونی )
دستمو دور دستش حلقه کردم رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم منو رسوند خونه ازش خدافظی کردم رفتم تو خونه دیدم شبیه بمب خورده ها شده لوکاسسسسسسسسس(صگشه)
دیدم خابه یه هوف کشیدم رفتم بالا لباسمو عوض کردم آرایشمو پاک کردم رفتم رو تخت هرچی سعی میکردم خابم نمیبرد چون خونه کثیف بود رفتن دست به کار شدم
یک ساعت بعددددددد
اخیش بلاخره تموم شد همونجا غش کردم صب پاشدم کمرم مث صگ درد میکرد از روی زمین پاشدم رفتم بالا دیدم تایم دارم تا دانشگاه یه حموم رفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم صافشون کردم لباسمو پوشیدم رفتم پایین نیمرو زدم با شیر موز داشتم میخوردم تموم که شد کفشمو پوشیدم از خونه زدم بیرون رفتم تو حیاط دانشگاه یجوری نگا میکردن که فکر کردم چیزی رو صورتمه به اهمیت وارد کلاس شدم قبل اینکه بخام درو باز کنم دیدم یه سطل گنده رنگ بالای دره درو با لگد زدم باز کردم که بچه ها سریع خودشونو جمع کردن نشستن
۱۴.۶k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.